ارایه مدلی جهت توسعه یادگیری کارکنان (کارراهه) در کارخانجات صنعتی

هدف از پژوهش حاضر ارایه مدلی جهت توسعه یادگیری کارکنان (کارراهه) در کارخانجات صنعتی است. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی- پیمایشی است که بصورت میدانی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان شرکت دانا بسپار و حجم جامعه حداکثر 110 نفر می باشند. نمونه آماری در این پژوهش به دلیل محدود بودن بودن حجم جامعه با حجم جامعه برابر است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. برای تعیین روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ی محقق ساخته، به تایید 30 تن از اساتید صاحب نظر و اهل فن، اساتید راهنما و مشاور رسید و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ (70%=α) بدست آمد که بیانگر پایایی خوب این پرسشنامه است. در پژوهش حاضر، از آمار توصیفی برای‎ ‎داده های‎ ‎جمعیت‎ ‎شناختی‎ ‎بوده (فراوانی، انحراف معیار و میانگین) و آمار استنباطی از (آزمون بارتلت، تحلیل عامل تاییدی، ضریب همبستگی رگرسیون خطی و مدل یابی معادلات ساختاری) با استفاده از نرم افزارهای EXCEL2010 ، SPSS22، Amos و Smart PLS مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به نتایج کلی یافته های پژوهش حاضر، می توان دریافت که تاثیر مهارت های تجربی و کارگاهی که با متد استاد شاگردی حاصل می شوند، تاثیر آموزش هایی که از طریق برگزاری نشست های کارکنان با خبرگان کارو سمینارها حاصل می شوند و تاثیر آموزش هایی که با انجام کارها و از طریق تجربه شخصی حاصل می شوند با حضور متغیر میانجی ارتقاء مهارت حرفه ای بر بهره وری سازمانی مثبت و معنادار بوده ولی تاثیر آموزش های آکادمیک یا سنتی که توسط مراکز آموزش عالی ارایه می شوند، تاثیر آموزش های تخصصی که توسط مراکز فنی و حرفه ای ارایه می شوند و تاثیر آموزش هایی که با استفاده از فن آوری های آنلاین و بصورت خودآموزی حاصل می شوند، با حضور متغیر میانجی ارتقاء مهارت حرفه ای بر بهره وری سازمانی مثبت و معنی دار نیست.

کلیدواژه ها:

توسعه یادگیری ، پیشرفت شغلی ، مهارت حرفه ای ، کارکنان ، کار راهه ، کارنجات صنعتی