یادگیری خدمات محور به عنوان فن تعلیم و فلسفه آموزشی مناسب در جهت یادگیری مداوم
محل انتشار: هشتمین همایش ملی انجمن فلسفه تعلیم و تربیت ایران
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 763
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PESI08_121
تاریخ نمایه سازی: 26 مرداد 1397
چکیده مقاله:
منظور از یادگیری مداوم ، تربیت آن گونه انسانی است که بیاموزد چگونه نیات و افکار خود را بیان کند، چگونه محیط را مورد پرسش قرار دهد و هر چه بیشتر شخصیت واقعی خود را بازیابد و بازنماید. انسان، موجود کامل نشده ای است که فقط با برخورداری از آموزشی که سمت و سوی آن یادگیرى مداوم و همه جانبه باشد به شکوفایی خواهد رسید. بدین لحاظ آموزش و پرورشی که بر مبنای فلسفه آموزش مداوم ایجاد و گسترش یابد، به تحقق رساندن هستی وشکوفایی همه توانایی های بالقوه وجود انسانی را مورد توجه قرارخواهد داد. انسان در تمام مراحل زندگی از کودکی تا نوجوانی و بلوغ، حتی در سنین سالخوردگی در حال آموختن و یاد گرفتن است. و از محیط اطراف خود تا ثیر می پذیرد و تاثیر می گیرد. نظام آموزشی نقش بسزایی در این روند دارد. یکی از معیارها و شاخص های موفق نظام آموزشی نحوه آموزش و یادگیری است ( افروز1388؛1). نظام آموزشی اگر بر مبنای فلسفه آموزش مداوم ایجاد و گسترش یابد، همه توانایی های بالقوه وجود انسانی را مورد توجه قرارخواهد داد و به شکوفایی خواهد رساند (پور شافعی،1388؛ 4). یادگیری مداوم، تحت عناوین دیگری مانند: یادگیری دردوران زندگی ، یادگیری مادام العمر ، یادگیری مستمر ، دارای کلیتی است که همه سطوح و مراحل سنی را در برمی گیرد و در پی آن است تا محیط های یادگیری خارج از مدرسه را با محیط یادگیری درون مدرسه ارتباط دهد و مرزهای تصنعی یادگیری را از بین ببرد( ابراهیم زاده ، 1373،12). برای این منظور روش یادگیری خدمات محور می تواند روش مناسبی باشد. این شیوه آموزشی به عنوان یک نوآوری آموزشی، در دامنه وسیعی از فعالیت های آموزشی فراگیران از کودکستان تا مقاطع دانشگاهی مطرح است و یادگیری کلاسی را با تجربیات دنیای واقعی مرتبط سازد(بیلیگ،2003؛27). یادگیری خدمات محور یک بخش جدا نشدنی از فرایند یادگیری است که اهداف مشخصی در راستای برنامه درسی مدرسه و یا اهداف برنامه های فوق برنامه دارد. یادگیری تجربی و کاربردی است و فهم دانش آموزان را از مطالب، چگونگی استفاده از آن، و علت اهمیت آن قوی می کند (بیلینگ،2000؛ 15). آموزش در واقع تغییر نگرش و مهارت افراد است. در فعالیت های روزمره، افراد با هدایت یکدیگر به طور هم زمان و مادام العمر و پیوسته، ذخیره ی داده ها و شناخت خود را از حقایق با یکدیگر به اشتراک می گذارند و به طور روز آمد در می آورند(کرمی،1394؛4). با برخورداری از آموزشی که سمت و سوی آن یادگیری مداوم و همه جانبه باشد. انسانی تربیت می شود که بیاموزد چگونه نیات و افکار خود را بیان کند ، چگونه محیط را مورد پرسش قرار دهد و شخصیت واقعی خود را بازیابد و بازنماید( فرجامی،1372؛18). یادگیری خدمات محور به عنوان روشی در جهت یادگیری مداوم می توا ند فرصتهایی را برای فراگیران ایجاد کند که دانش و مهارتهای آموزشی جدید کسب شده در موقعیت های زندگی واقعی در جامعه را به کار گیرند این راهبرد موجب پیشرفت تحصیلی فراگیر، دوری از آموزش سنتی و افزایش تعامل بین محیط آموزشی و جامعه می شود (هروی و همکاران،1390؛ 8). پیوند بین این دو مفهوم را میتوان در تعریف دلور از یادگیری مداوم یافت یادگیری برای دانستن. یادگیرى برای انجام دادن. یادگیرى برای باهم زیستن. یادگیرى برای زیستن (دلور،1375؛3). یادگیری خدمات محور توانایی فراگیر را از طریق یادگیری فعال و مشارکتی، مشغولیت در جامعه، تفکر انتقادی و قرارگیری در موقعیت های متضاد در زندگی واقعی، ارتقاء میدهد(ولز،2004؛6). و یادگیری فعالی است که این فرآیند یادگیری را جایگزین یادگیری غیرفعال نسلهای گذشته می کند(جانسون،2005؛5). این راهبرد یک فن تعلیم و فلسفه آموزشی است. هم یک برنامه آموزشی و هم یک فلسفه آموزشی است. به عنوان یک برنامه آموزشی یادگیری مداومی است که که فراگیران می توانند خدمات معنی داری را برای جوامع شان انجام دهند و جامعه هم در چنین شکلی از تفکر یا مطالعه دخالت دارد. به عنوان یک فلسفه آموزشی اعتقاد دارد آموزش باید با مسیولیت پذیری اجتماعی پیوند بخورد. موثرترین نوع یادگیری، یادگیری ناشی از تجارب فعال و پیوند خورده با جامعه است(هروی و همکاران،1390؛6). در این فن تعلیم، فراگیران دانش نظری را در موقعیت های دنیای واقعی به کار گرفته و بین تجربیات خدماتی و محتوای درسی از طریق فعالیت ها، تکالیف، تفکر منطقی، بحث، آزمایش و تمرین ارتباط برقرار میکنند(بیلیگ،2003؛12). فراگیران با مشارکت فعال در تجربیات خدماتی سازمان یافته پیشرفت می کنند و مهارتهای فردی و اجتماعی، مسیولیت پذیری اجتماعی و مهارتهای حل مساله در آنان پرورش می یابد. این روش موجب یادگیری مداوم ، افزایش مهارت های علمی فراگیران، ایجاد فرصت شغلی برای آنان می شود(هیز و هیل،2001). بسیاری از تحقیقات نشان میدهد که این شیوه یادگیری دارای مزایایی از قبیل: تلفیق تیوری، عمل و اندیشه با هم افزایش درک دانشجویان در زمینه رشته تحصیلی خود و ارتباط آن با جهان واقعی، توسعه مهارت های زندگی، تغییر نقش معلم به عنوان یک تهسیل گر و ... است
نویسندگان
حکیمه السادات شریف زاده
استادیار دانشگاه مازندران/ علوم تربیتی
الهه قاسم پور خوشرودی
دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک / علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی
عرفانه قاسم پور خوشرودی
دانشجوی دکتری دانشگاه تهران/ علوم تربیتی، برنامه ریزی درسی