نگاهی حقوقی به ابعاد و مولفه های فحص تنظیم و تدخیل گری دولت در گستره عدالت توزیعی

مکتب آسمانی اسلام بر پایه بینش و تفکر اسلامی برای مجموعه دستگاه های اجتماعی و سیاسی از حکمران تا رعیت تکالیف ریز و درشت برای رسیدن کمال مطلوب مشخص کرده است . در نظام جمهوری اسلامی این نوع دخالت متاثر از آموزه های دینی و اسلامی و روح حاکم بر قانون اساسی به آرمان غایی و نهایی دولت مبدل گردیده است . مهمترین پرسش این است که نگاه مکاتب اسلامی و غربی در زمینه دخالت دولت در گستره عدالت توزیعی چگونه است ؟ آیا مداخله دولت در جهت محرومیت زادیی موثرتر است یا عدم مداخله ؟ یافته های این پژوهش با استفاده از روش توصیفی ، تحلیلی و استدلالی حکایت دارد نگرش اسلام و غرب در مورد مداخله دولت در این حوزه متفاوت است ، در مکتب اسلام دخالت دولت اسلامی در حوزه اقتصادی جهت تحقق عدالت توزیعی امری ضروری و تاکید شده است ؛ لیکن در بعضی از مکاتب غربی نیز طبق شرایطی به نسبت اقل و اکثر دخالت در این عرصه جهت بهبود آسایش و رفاه افراد جامعه پذیرفته اند و در برخی دیگر، تحقق این امر به لحاظ محدودیت در حقوق و آزادی افراد مورد پذیرش قرار نگرفته است .

کلیدواژه ها:

اسلام ، سوسیالیست ، عدالت توزیعی ، لیبرالیسم ، مداخله دولت .