حمیدرضا صفری
24 یادداشت منتشر شدهنظریه بحران به علاوه یک حمیدرضا صفری چارچوبی متفاوت و متمایز برای حل توسعه نیافتگی در ایران با تاکید بر فلسفه علمی لاکاتوش(بخش سوم)
معیارهای استاندارد یک نظریه خوب
در فلسفه علم و روش شناسی علمی، معیارهای ارزیابی یک نظریه خوب معمولا شامل موارد زیر می شود (این لیست بر اساس بررسی های رایج در منابع علمی تدوین شده است):
- دقت و اعتبار تجربی (Empirical Validity): نظریه باید با داده های مشاهده شده سازگار باشد و پیش بینی های دقیقی ارائه دهد.
- قابلیت آزمون پذیری و ابطال پذیری (Testability and Falsifiability): نظریه باید قابل آزمایش باشد و امکان ابطال آن وجود داشته باشد.
- سادگی و صرفه جویی (Parsimony/Simplicity): نظریه ساده تر (با فرض های کمتر) ترجیح داده می شود، اگر دو نظریه نتایج مشابهی توضیح دهند.
- جامعیت و وسعت (Comprehensiveness/Scope): نظریه باید پدیده های بیشتری را پوشش دهد.
- ارزش باروری یا الهام بخشی (Heuristic Value): نظریه باید به تحقیقات جدید و ایده های نو منجر شود.
- ارزش کاربردی (Applied Value): نظریه باید قابلیت کاربرد در دنیای واقعی داشته باشد، که این می تواند شامل سرعت تبدیل به ابزارهای عملی شود.
فلسفه علم لاکاتوش
فلسفه علم لاکاتوشواحد علم را "برنامه پژوهشی علمی" (SRP) می داند که شامل هسته سخت، کمربند محافظ، و هستی شناسی مثبت و منفی است. یک SRP پیشرو پیش بینی های نو تولید می کند، در حالی که یک SRP پس رو به تنظیمات موقتی (ad hoc) محدود می شود. این مقاله نظریه های توسعه ایران را به عنوان SRP ارزیابی می کند، با تاکید ویژه بر نظریه "بحران به علاوه یک" صفری که چرخه های بحران را در زمینه ایران تحلیل می کند، و نظریه های دیگر را برای ارائه دیدگاهی جامع تر در مقایسه قرار می دهد.
مبانی نظری لاکاتوش
● هسته سخت: مفروضات تغییرناپذیر برنامه.
● کمربند محافظ: فرضیه های کمکی که از هسته در برابر تناقضات تجربی محافظت می کنند.
● هستی شناسی مثبت: راهنمایی برای تولید فرضیه های جدید.
● هستی شناسی منفی: جلوگیری از حمله به هسته.
● پیشرو یا پس رو: SRPپیشرو پیش بینی های نو و تایید تجربی دارد؛ SRP پس رو به دفاع ad hocمحدود است.
ارزیابی نظریه های توسعه
محمود سریع القلم
● هسته سخت: توسعه نیازمند اصول جهانی (حکومت قانون، اجماع نخبگان، و اصلاح فرهنگ سیاسی) و ادغام در اقتصاد جهانی است .
● کمربند محافظ: مثال های ایرانی مانند فردگرایی افراطی و موانع اجماع نخبگان .
● هستی شناسی مثبت: پیشنهاد اقتصاد دانش بنیان، اصلاحات نهادی، و تمرکز بر شخصیت فردی توسعه یافته .
● هستی شناسی منفی: توجیه موانع توسعه به دلیل عدم همسویی با اصول جهانی .
● پیشرو/پس رو: تا حدی پیشرو (فرضیه های جدید مانند ادغام جهانی)، اما وابستگی به مفاهیم وارداتی و کمبود آزمون های تجربی آن را محدود می کند .
● اشکالات پایه ای: نخبه چه تعریفی دارد؟ آیا نخبگان امتحان خود رادر قالب نخبگان فرصت طلب و فرصت طلبان نخبه در ایران پس نداده اند؟ تقویت کدام نخبگان؟ هر نظام سیاسی حاکم تعریفی از نخبه دارد و تا نظام های سیاسی اصلاح نشوند، نخبه های مورد نظر خود را در تعریف نخبه قرار می دهند. پس نمی توان به همین دلیل به نظر ساده چنین راهکاری را انتخاب و یا عملی دانست.
کاظم علمداری
● هسته سخت: عقب ماندگی ایران نتیجه عدم جدایی دین و دولت و عوامل جغرافیایی است .
● کمربند محافظ: تحلیل تاریخی از مشروطه تا انقلاب .
● هستی شناسی مثبت: مقایسه با غرب و پیشنهاد اصلاحات ساختاری .
● هستی شناسی منفی: توجیه عقب ماندگی به دلیل عوامل خارجی و فرهنگی .
● پیشرو/پس رو: پس رو، زیرا فرضیه ها کلی و فاقد پیش بینی های نو و آزمون پذیر هستند .
● اشکال اساسی این نظریه این است که یک راهکاری بر بستر مفاهیم غربی و شکاف با کشورهای پیشرفته را مطرح می کند. جامعه ایران تا مشکل پایه ای پذیرش دین و مذهب را در خود دارند(اگر به عنوان مشکل بدانیم) نمی توان به راحتی نسخه جدایی دین از سیاست را برای این جامعه پیچید.
یرواند آبراهامیان
● هسته سخت: توسعه ناموزون (رشد اقتصادی و اجتماعی بدون توسعه سیاسی) زمینه انقلاب اسلامی است .
● کمربند محافظ: ترکیب دیدگاه های موافق و مخالف پهلوی، با تمرکز بر ناپایداری سیاسی .
● هستی شناسی مثبت: تحلیل تاریخی از مشروطه تا انقلاب و پیشنهاد توازن توسعه ای .
● هستی شناسی منفی: توجیه انقلاب به دلیل عدم تعادل توسعه ای .
● پیشرو/پس رو: تا حدی پیشرو (توضیح انقلاب)، اما محدود به تاریخ ایران و فاقد پیش بینی های گسترده تر.
● این نظریه هم بر مبنای الگوهاو تجربه های غربی بنا شده و دچار کلی گویی محض است. این کلی گویی، در حالیست که تعریف توسعه اقتصادی و یا رشد اقتصادی و یا توسعه در ابعاد دیگر خود یک معضل است چه رسد به تقدم و تاخر و یا راهکار برای این موضوع.
● سایر نظریات نیز به جز نظریات حمیدرضا صفری و حسین عظیمی، بر بستر مفاهیم غربی که در جامعه ایران تعریف نشده و مبهم هستند بنا شده اند و بدتر اینکه این تعاریف مبهم با معیار توسعه یافتگی ممالک توسعه یافته که فرآیندی مانند نظریه بحران به علاوه یک را از بطن مفاهیم موجود میان رشته ای و در تطبیق با جامعه ایران برآمده و بنابراین، هم مفاهیم بر اساس مفاهیم میان رشته ای تعریف شده و واضح و جامعه و مانع هستند و بر همین اساس، توسعه یافتگی را فرآیندی پیوسته از بکار گیری همین مفاهیم می داند[1].
[1] https://civilica.com/doc/2307421
https://civilica.com/doc/2307422