بررسی مقایسه ای اهداف تربیت اجتماعی از دیدگاه اسلام با تاکید بر نهج البلاغه و ویلیام جیمز

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,669

فایل این مقاله در 26 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICPE05_042

تاریخ نمایه سازی: 30 دی 1397

چکیده مقاله:

اندیشه ها و پاردایمهای فکری بر فرآیندهای تربیتی تاثیری قابل توجه داشته و منجر به تغییرات شگرفی در تربیت و پرورش انسان در زمینه های گوناگون شده است.مقاله حاضربابررسی تطبیقی مفهوم تربیت اجتماعی ازدیدگاه مکتب اسلام با پراگماتیسم برآن است تا وجوه اشتراک وافتراق میان مفهوم مذکور را با استفاده از روش تحلیل مفهومی وبا بهره گیری از رویکرد تطبیقی تبیین نماید.یافته های پژوهش نشان می دهد :نهج البلاغه نماد ناب تفکر اسلامی است که به خوشبختی انسان در دنیا و آخرت توجه دارد وتربیت اجتماعی درآن در جستجوی روش های تربیتی بوده است که انسان را به هدف غایی کمال انسان وشناخت وقرب الهی برساند. ،و انسان را دارای دو ساحت جسمی و معنوی معرفی می کند که ساحت جسمی آن همان زیستی بودن انسان را نمایان می کند و ساحت معنوی آن ارتباط تعالی بودن انسان را متذکر می شود.از طرف دیگر اندیشه پراگماتیسم تربیت را ملازم با اجتماع دانسته است و ویلیام جیمز نیز به عنوان یکی از متفکران تاثیرگذار مکتب پراگماتیسم باعدم اعتقادبه هدف هستی ودرنتیجه عدم تعیین هدف غایی برای تربیت هدف تربیت اجتماعی را متغیرونسبی دانسته . وبا ترسیم سیمای ناقص وعمل زده ازانسان معتقد به این است که وجدان واخلاق تحت سیطره فرهنگ جامعه است. و عمل گرا بودن را مبنای تربیت شدن در اجتماع را دانسته. البته بخش های مشترک ومشابهی را میان آنها می توان یافت ازجمله اینکه هر دو دیدگاه معتقد به گرایش فطری انسان به جامعه وزندگی دراجتماع را دارند ومعتقدند انسان ها درزندگی جمعی به رشد وخودشکوفایی میرسند .

نویسندگان

گلناز عالم گرد

دانش آموخته کارشناس ارشد تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت اسلامی، دانشگاه پیام نور،

کامران جباری

استادیار فلسفه تعلیم وتربیت دانشگاه پیام نور،تهران ، ایران