طراحی نظام شناسایی، هدایت و حمایت از دانشجویان مستعد کارآفرینی در دانشگاه ها

نیروهای با ذکاوت و هوشمند تحصیلکرده، طی سالهای اخیر در جای جای جهان به سمت اشتغال در نهادهای کوچک و متوسط تولیدی و خدماتی سوق داده شده اند. اشتغالی که به تدریج براساس مشارکت و نیز خود استخدامی بوده است. موانع و بروکراسی های فزاینده نهادهای بزرگ مقیاس دراقتصاد جهانی، در بسیاری از موارد منجر به عدم ایجاد رضایت ذهنی در نیروهای که به اشکال مختلف مستعد کارآفرینی و در قالب های موجود گیرکرده اند، شده است. آمار گواه سمت گیری مشخص جهانی است. 4/84% از جمعیت ژاپن در سال 1981 در بخش صنایع کوچک شاغل بوده اند. 90% از اشتغال زایی در فرانسه بین سالهای 9-1988 مربوط به بخش صنایع کوچک بوده است. در سال 198ه1، 99% از صنایع آلمان را واحدهای کوچک و متوسط تشکیل داده اند. بین سالهای 6-1980 کارگاه های کوچک اقتصادی چینی 214 برابر شده اند. در ایران در سال 1376، 5/ه94% از کل صنایع ایران از نوع کوچک و متوسط بوده اند. براساس شناخت ایجاد شده در مسئولین سیاست گذار ایران، برای استفاده هر چه مطلوب تر از نیروهای با ذکاوت و مستعد در حال تحصیل در دانشگاه ها، و یافتن مدلهای مطلوب تر برای توزیع سرمایه گذاری های انسانی، منجربه ارایه گسترده درس 3 واحدی کارآفرینی در رشته های دانشگاهی شده است. توسعه واقع گرایانه این حرکات در دستورکار مسئولین مختلف نظام قرار گرفته است. میزان تاثیرگذاری نهادهای سازمان یافته دانشگاهی موجود روی دانشجویان مستعد کارآفرینی، خود در دستور کار تیم محقق و نگارنده این مقاله، که مجری برنامه ریزی و ساماندهی کارافرینی در دانشگاه مطبوع خویش اند قرار گرفت. سامان دهی مدلی برای جذب، شناسایی و هدایت دانشجویان مستعد کارآفرینی با الگو گرفتن از تجارب ایجاد شده در راه اندازی فرهنگسراهای چندگانه در دهه 70 ایران، توسط تیم های پژوهشی و مجری، زمینه ساز ارزیابی ابعاد مهارتی اجرایی، میان فردی، فکری و شخصی در این مدل به عنوان راهنمایی در شناخت مستعدها گردیده است. مقاله جاری مبادرت به تصویر کردن خطوط علمی محقق شدن کارآفرینی در بین تحصیلکرده های دانشگاهی، و سمت دهی حمایت های اثر بخش دانشگاه ها برای اتکای هر چه بیشتر دانشجویان به ظرافت ها و نهفته های ذاتی خویش در هدایت شخصی کارهای ارزش افزا نموده است.

کلیدواژه ها:

شایستگی ، کارآفرینی ، صنایع کوچک و متوسط ، حمایت از مستعدان