نظریه های جهانی شدن آموزش و پرورش، و استلزامات آنان برای برنامه ی درسی و آموزش

جهانی شدن درحوزه های مختلفی که طرح شده دوستان و دشمنانی برای خود پدیدآورده است فیلسوفان سیاست مداران و دانشمندان زیادی دراین خصوص دست به اندیشه ورزی زده و دیدگاههایشان را براساس خاستگاه های فکری شان بیان کرده اند Brown,1999;Cheng,2000;Klor de Alva, 2000;Pratt, 2001 این کوشش ها سبب است نظریه های گوناگونی درزمینه سیاست اقتصاد فرهنگ ict و جهانی شدن ارایه شود حوزه ی فکری اموزش و پرورش هم ازاین قاعده مستثنی نبوده است بدین سبب نظریه های هم دراین حوزه شکل گرفته است Qiang,2003; Chabbott and Elliott,2003;Howard,2007;Power,2000;Cheng; 2002 آنچه عموما درحوزه آموزش وپرورش ازسوی متخصصان و نهادها درباره جهانی شدن و آموزش و پرورش بیان شده است بیشتر جنبه کلی دارد به دیگرسخن دیدگاه های ارایه شده تکلیف عمل ورزان را روشن نساخته اند که اگر باید دربرابر جهانی شدن بایستند چه کارباید انجام دهند یا اگرمدافع باشند چه واکنشی باید داشته باشند درواقع کوششهای انجام شده حدود عمل را برای فعالیت تعیین نکرده اند یا آنجا که این اتفاق شکل گرفته است برای برنامه درسی و آموزش راه بازنشده است به هرروی دراین مقاله قصد نه نقد جهانی شدن و نشدن است و نه خرده گرفتن برنظریه هایی که دراین حوزه درمیدان عمل حضور دارند جریان اصلی این مقاله باتوجه به رویکرد کلی اتخاذشده درتوافق باحرکت به سوی جهانی شدن برنامه درسی به مثابه زیرخرده نظامی ازنظام جامع اموزش و پرورش است این مقاله می کوشد با نظربه امکان برقراری مبادله ی جهانی میان برنامه درسی Global Inter-curriculum Exchange نظریه هایی را طرح و استلزامات آنها را برای برنامه درسی و اموزش ارایه کند

کلیدواژه ها:

جهانی شدن ، آموزش و پرورش ، برنامه ی درسی ، آموزش