دیدگاه های انتقادی در رابطه با حسابداری تحقیقات انتقادی حسابداری و نیولیبرالیزم

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 535

فایل این مقاله در 16 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

MANAGECONF02_1079

تاریخ نمایه سازی: 13 شهریور 1396

چکیده مقاله:

ارجاع به نیولیبرالیزم در تفکر نقادانه اجباری شده است. از دهه ی 1930 تا دهه ی 1960 این اصطلاح توسط اتاق های فکر خاصی برای توصیف جریان سیال فکرشان و تلاششان برای تجدید تفکر لیبرال استفاده می شد، اما امروزه تقریبامعنای ضمنی کاملا منفی دارد. واژه ی نیولیبرالیزم جزیی از واژگان انتقادی شده است. مثل زمانی که مفهوم کاپیتالیزم)سرمایه داری( تازه ساخته شده بود، نیولیبرالیزم هم عمدتا توسط کسانی شناخته شده، درک شده و آنالیز می شود که آن را نقد می کنند. برای مردم سخت تر شده است که ادعا کنند نیولیبرال هستند، مگر اینکه بخواهند عکس العمل مخاطب را برانگیزند. بنابراین بسیار طبیعیست که این مفهوم را در تحقیقات حسابداری انتقادی پیدا کنیم. این مقاله بر آن است که کاربرد های این مفهوم و تاریخچه اش را دراین فضای آکادمیک بهتر درک کرده و چندین معبر تحقیقاتی دیگر را طرح ریزی کند. در دیگر رشته ها، بطور ویژه جغرافی که در آن بسیار رایج است، برای توصیف یک سری از پدیده ها که موضوع نقد هستند به نیولیبرالیزم ارجاع داده شده. مثلا توضیح مقدماتی انجام شده توسط فرگوسن ) 2009 ( برای انجمن خودش، برای ما یک نقطه ی ورود فراهم می کند:با در نظر گرفتن نوشته ها به سرعت در حال توسعه ی نیولیبرالیزم، اینکه پژوهش انتقادی بر این موضوع چه مقدار درنهایت به یک نتیجه گیری کاملا یکسان می رسد مرا شگفت زده کرده است- این نتیجه گیری را در ساده ترین حالتش می توان اینگونه اظهار کرد: نیولیبرالیزم برای افراد فقیر و کارگر بد است، بنابراین باید با آن مخالفت کنیم. اینطور نیستکه من با این نتیجه گیری مخالف باشم. برعکس. اما بعضی اوقات به این فکر می کنم که چرا باید به خود زحمت دهم که آنالیز های پژوهشی را یکی پس از دیگری بخوانم فقط برای اینکه دوباره و دوباره به چنین نتیجه گیری غیرغافلگیرانه ایبرسم. به نظرم رسید که برای پاسخ به این سوال، باید سعی کنیم که بفهمیم تحقیقات حسابداری با این مفهوم چکار دارد. بنابراین تلاش کردم که نوشته ها را مرتب کنم تا به موضوعات اصلی آن ها برسم. قطعا از تنوع گسترده در کاربرد ها وآنالیز های انجام شده تحت برچسب نیولیبرالیزم می توان برای اظهار اینکه یک چنین عبارت مبهم و همه جانبه ای نهایتا بی استفاده است استفاده کرد. اما همچنین می تواند برای تعیین اینکه این عبارت چه مشارکتی دارد کمک کننده باشد، مخصوصا امکان جابجایی بین تعاریف و اشکالش، و برای نشان دادن ارتباطات و اتصالات بین پدیده های مورد مطاله. اولیننوع آنالیز )بخش 0(، مربوط به استفاده انجام شده از ارجاع به نیولیبرالیزم است: محققان حسابداری در مورد آن چه می گویند، چگونه درک می شود، چه پدیده هایی به آن مربوطند و چه ارجاع های نظری مورد استفاده قرار گرفتند در نهایتتنوع درپژوهشات نیولیبرالیزم که در این مطالعه بررسی می شوند، تقریبا مشابه چیزیست که در زمینه های دیگر علوم اجتماعی مشاهده می کنیم. از آنجایی که هدف ما درک این است که نوشتجات حسابداری انتقادی با مفهوم نیولیبرالیزمچکار دارد، تلاش نمی کنم که از قبل معنایی ارایه دهم و مثلا آن را در رابطه با لیبرالیزم یا کپیتالیزم قرار دهم. همانطور که خواهیم دید، پاسخ این سوالات به رویه های مورد استفاده بستگی دارد. نوع دوم آنالیز)بخش 9(، بر آن است که نقشی که نویسندگان به حسابداری نسبت می دهند، تکنیک های آن و مدعیان آن در گسترش نیولیبرالیزم را درک کند. محققان حسابداری انتخاب کرده اند که به چه جنبه ها و ابعادی از حسابداری نگاه کنند آن ها چگونه رابطه ی بین این عوامل و نیولیبرالیزم را تصور می کنند

نویسندگان

محدثه کاوسی

دانشجوی کارشناسی ارشد رشته حسابداری،دانشگاه غیرانتفاعی نور هدایت،شهرکرد،ایران