بررسی نگرش زنان سرپرست خانوار به ازدواج مجدد

یکی از عوامل مهمی که ساختار خانوده را تهدید می کند، تک والدی بودن آن است، به ویژه اگر در خانواده فرزند یا فرزندانی باشند که با سرپرستی مادر زندگی کنند. در بینش کارکردگرایی خانواده تک والدی به هر دلیلی که باشد نوعی کژمداری است، اما بخصوص ازدواج مجدد برای زنان چالش زا است. عوامل اجتماعی و فرهنگی از جامعه ای با جامعه دیگر متفاوت است با این حال تاثیر شگرفی در ازدواج یا عدم ازدواج مجدد زنان سرپرست خانوار دارا است. این مقاله حاصل پیمایشی از زنان سرپرست خانوار غیرمتاهل (شوهر فوت شده و مطلقه) است که از طریق مصاحبه با 93 زن سرپرست خانوار بین 26 تا 40 سال که حداقل دارای یک فرزند تحت تکفل بوده اند انجام شده است. یافته ها نشان می دهد که از نظر زنان سرپرست خانوار، تعداد فرزندان حاصل از ازدواج قبلی خود مانعی بزرگ در سطح نگرش به ازدواج مجدد است. همچنین در 72 درصد موارد نگرش اطرافیان نسبت به ازدواج مجدد بر نگرش زنان سرپرست خانوار تاثیر مستقیم داشته است. در 63 درصد موارد هرچه فرد به لحاظ شغلی و اجتماعی جایگاه بالاتری داشته، تمایل به ازدواج مجدد در او کمتر بوده که احتمالا جهت جلوگیری از، ازدست دادن آن جایگاه و یا عدم نیاز اقتصادی بوده است. احساس تعهد و وفاداری به همسر فوت شده در عدم گرایش زنان سرپرست خانوار به ازدواج مجدد تاثیرگذار بوده و تعدد خواستگاران نتوانسته است به عنوان عامل بالقوه محرک در مقابل عرف نیرومند، موثر بر تغییر نگرش زنان سرپرست خانوار نسبت به ازدواج مجدد باشد.

کلیدواژه ها:

: عوامل فرهنگی و اجتماعی ، زنان سرپرست خانوار ، ازدواج ، ازدواج مجدد