پیشبینی تفکر انتقادی بر اساس باورهای خودکارآمدی و تابآوری دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی لرستان

تفکرانتقادی در دنیای مدرن امروزی یک مهارت اساسی و مورد نیاز است. و به منزلهی یک مهارت اساسی برای مشارت عاقلانه در یک جامعه دموکراتیک شناخته میشود. هدف پژوهش حاضر پیشبینی تفکر انتقادی بر اساس باورهای خودکارآمدی و تابآوری دانشجویاندانشگاه علوم پزشکی لرستان بود. پژوهش حاضر رابطهای، از نوع همبستگی است، جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه علومپزشکی لرستان بود که توانستیم به 220 نفر از آنها دسترسی پیدا کنیم و به پرسشنامههای باورهای خودکارآمدی شرر) G.S.E.S (، تاب- آوری کانر و دیویدسون) 2003 (و تفکر انتقادی ریکتس) 2003 ( پاسخ دهند. برای تجزیه تحلیل دادههای جمعآوری شده از آزمونهمبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گامبهگام استفاده گردید. نتایج نشان داد باورهای خودکارآمدی و تابآوری با تفکر انتقادی همبستگی مثبت و معناداری داشتند) 0/001 P< ( همجنین نتایج حاصلاز تحلیل رگرسیون چندگانهی گام به گام نشان داد که متغیرهای باورهای خودکارآمدی و تابآوری پیشبینهای معناداری برای تفکر انتقادی دانشجویان بودند. با توجه به اهمیت نقش باورهای خودکارآمدی و تابآوری در پیشبینی تفکر انتقادی دانشجویان، بنابراین برنامههای دانشگاهها باید بهگونهای سازماندهی شوند که بهجای ذخیرهسازی اطلاعات و حقایق علمی، دانشجویان را درگیر مسئله و حل مسئله نماید، و از طریق باورهای خودکارآمدی، تابآوری، تفکرانتقادی را به آنها منتقل نمایند و زمینه پرورش تفکر نقادانه را در دانشجویان فراهم آورند.

کلیدواژه ها:

باورهای خودکارآمدی ، تابآوری ، تفکر انتقادی ، دانشجویان