بررسی ارتباط بین قدرت و سیاست و تأثیر آن در سازمان

قدرت و سیاست واقعیت های مسلم زندگی اجتماعی و سازمانی هستند، بنابراین فردی که درصدد آن است تا درسازمان ها مؤثر و اثربخش باشد، لاجرم باید آن دو را درک کند. هر سازمان برای رسیدن به اهدافی طراحی شده و نیازمندمدیریت است. مدیریت، نفوذ در دیگران جهت کسب اهداف سازمانی می باشد. راه نفوذ، مستلزم داشتن قدرت است. قدرت در حقیقت توانائى فرد )افراد( در نفوذ بر دیگران براى انجام کارى مىباشد. مفهوم قدرت به ویژه در سازمانها عبارت استاز، تحمیل اراده ی فرد بر دیگران در خصوص اطاعت در اجراء دستورات است. در سازمان قدرت یک نیروی نامحسوس بودهولی می توان اثرات آن را حس کرد. باتوجه به اهمیت موضوع، هدف پژوهش حاضر، بررسی ارتباط بین قدرت و سیاست و تأثیر آن در سازمان می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد، قدرت و سیاست در سازمان ارتباط بسیار نزدیکی باهم دارند.برخلاف باورها، سیاست دارای بعد مثبت نیز می باشد. از آنجا که رفتارهای سیاسی در سازمان پدیده های اجتناب ناپذیر هستند، ولی مدیران می توانند، رفتارهای سیاسی سازمانی را از طریق مواردی نظیر: ارتباطات آشکار، کاهش عدم اطمینان،آگاهی، برطرف کردن ابهام، توزیع قدرت در سازمان، الگوی کار تیمی سازمانی، اصلاح فرهنگ سازمانی و عدالت در پاداشها، کاهش دهند.

کلیدواژه ها:

نفوذ ، قدرت ، سیاست ، تاکتیک های نفوذ ، اختیار ، رفتار سیاسی ، ادراک سیاسیی ، مهیارت سیاسیی ، اراده ی سیاسی ، سطوح عمل سیاسی ، اخلاق سیاسی ، تاکتیک های سیاسی