مقایسه کیفیت زندگی و سلامت عمومی در مادران دارای کودک فلج مغزی و مادران دارای کودک عادی

هدف اصلی پژوهش حاضر مقایسه کیفیت زندگی و سلامت عمومی در مادران دارای کودک فلج مغزی و مادران دارای کودک عادی در کرج می باشد. آزمون ها بر روی ۴۰ نفر ۲۰) مادر دارای کودک عادی) و ۲۰) مادر دارای کودک فلج مغزی) انجام شد. داده های پژوهش با استفاده از ۲ پرسش نامه کیفیت زندگیsf-۳۶ و سلامت عمومیGHQ-۲۸ گردآوری شده اند. در این تحقیق، متناسب با متغیرهای مورد مطالعه و نوع داده های جمع آوری شده، به منظور توصیف آنان از شاخص های گرایش مرکزی، پراکندگی و توزیع نمره ها استفاده شد. در مرحله تحلیل آماری، با توجه به ماهیت مقیاس اندازهگیری و فرضیه های تحقیق برای تحلیل داده ها از روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) و t گروه های مستقل استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین دو گروه از مادران دارای کودک فلج مغزی و مادران دارای کودک عادی در آزمون کیفیت زندگی و ۸ مولفه ی آن شامل (عملکرد جسمانی، محدودیت به دلیل مشکلات جسمانی، درد جسمی، سلامت عمومی، نشاط، عملکرد اجتماعی، محدودیت به دلیل مشکلات عاطفی، سلامت روانی) هیچ تفاوت معناداری وجود ندارد. و اندازه اثر این اختلاف با توجه به مجذور ایتا (۱۰۷%) در حد ضعیف می باشد. همچنین در آزمون سلامت عمومی GHQ نیز بین دو گروه از مادران دارای کودک فلج مغزی و دارای کودک عادی هیچ تفاوت معنادی مشاهده نشده است. و توزیع نمره های هر دو گروه از مادران در متغیرهای مختلف توصیفی اعم از میانگین، انحراف معیار، شاخص های کجی و کشیدگی به توزیع نرمال میل دارد.

کلیدواژه ها:

فلج مغزی ، کیفیت زندگی ، سلامت عمومی