مدل چابکی فکری و نوآوری در بنگاه های کوچک: بررسی نقش واسط رهبر کارآفرین

هدف این مقاله، ارزیابی ارتباط چابکی فکری، رهبر کارآفرین (سنجش شده با گرایشات آینده و ایجاد تیم)، و نوآوری بنگاه های، در یک اقتصاد بازدهی محور است. مبتنی بر یک مدل ترکیبی از رهبری کارآفرین، سرمایه انسانی و دیدگاه های اقتصادی نوآوری، یک مدل نظری، توسعه و بررسی شده است. این مقاله روی نمونه ای از ۱۱۰ بنگاه کوچک در صربستان انجام شده است. این کشور دارای یک ساختار اقتصادی نوپا است. آنالیز بر پایه مدلسازی معادلات ساختاری انجام میگردد. چابکی فکری کارمندان، تاثیر مثبتی را روی نوآوری کسب و کارهای کوچک بجا میگذارد. البته این تاثیر، بشدت بواسطه رهبری کارآفرینانه تعدیل میشوند. گرایش به سمت آینده، اثر مورد توجهی را روی نوآوری ،و قابلیت تشکیل ارتباطات تیمی بجا میگذارد. و به این صورت، تحت تاثیر چابکی فکری قرار میگیرد. مهم ترین نتیجه تئوریک این مقاله، در تاکید بر اهمیت چابکی فکری کودکان در نوآوری شرکتهای SME نهفته است. بررسیها در زمینه مفهوم نوظهور رهبری کارآفرین قرار میگیرند. یافته های ما برای مدیران و مالکان شرکتهای کوچک، مفید هستند. آنها در تلاششان در راستای افزایش سطح نوآوری شرکت ها میباشند. آنها به پتانسیل چابکی فکری کارکنان، و نقش محوری رهبری کارآفرین در آینده اتکا میکنند.

کلیدواژه ها:

چابکی فکری کارکنان ، نوآوری ، شرکتهای کوچک ، رهبری کارآفرینانه ، تشکیل گروه