مروری بر رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت به زیبایی شناسی مدرنیستی با تاکید برنقد آدورنو بر عملکردگرایی
محل انتشار: اولین همایش ملی هنرهای معاصر و ارتباطات
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 171
فایل این مقاله در 11 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
ARTCONF01_024
تاریخ نمایه سازی: 21 خرداد 1401
چکیده مقاله:
مدرنیسم، به مثابه بروز زیبایی شناسانه مدرنیته در عمل، اشاره به مجموعه ای از آثار اندیشمندانی دارد که این اندیشمندان، به شکلی گسترده، دیدگاه هایی مبتنی بر مدرنیته داشته اند و به مسائل اجتماعی و عمل زیبایی شناسانه آن پرداخته اند. بسیاری از اندیشه هایی که پایه در فهم مارکسیستی زیبایی شناسی دارند، تجسمی از نیروهای سیاسی و اجتماعی اثرگذار بر موضوع بودهاند. بااینحال، این اندیشمندان از فهم رایج در اندیشه مارکسیسم فراتر رفته اند و زیبایی شناسی را به مثابه امری اثرگذار و فرهنگی دیدهاند. آدورنو، ازجمله نظریه پردازان اصلی مکتب فرانکفورت، به دلیل کاستیهای جنبش مدرن در معماری، توجه خود را به زیبایی شناسی مدرنیستی معطوف نمود و به تناقضی آشکار در بطن پروژه مدرن پرداخت. این پژوهش با رویکردی توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر مطالعه منابع کتابخانه ای در پی آن است تا مروری بر رویکرد انتقادی مکتب فرانکفورت نسبت به زیبایی شناسی مدرنیستی داشته باشد. یافته های پژوهش نشان میدهد که آدورنو در نظریه زیبایی شناسی خود، به رهایی بخشی هنر اشاره دارد. او بر این باور است که هنر به دلیل استقلال خود میتواند چشم اندازی از جهانی جایگزین ارائه دهد؛ اما فقط، هنر مستقل یا به بیانی، هنری که مستلزم تعامل با بیننده باشد، میتواند مقاومتی از این دست را ارائه دهد. بنابراین، آدورنو میان هنر و محصولات صنعت فرهنگی تمایز قائل است؛ زیرا هدف از تولید محصولات، ایجاد سرگرمی و انحراف توجه از مسائل اصلی است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
سپیده برزگر
دکتری شهرسازی