مروری بر اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به دیابت در پنج سال اخیر
محل انتشار: هفتمین کنگره دانشجویی پژوهشی منطقه جنوب غرب کشور
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 168
نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
SRCSRMED07_113
تاریخ نمایه سازی: 14 فروردین 1401
چکیده مقاله:
سابقه و هدف: دیابت یک بیماری شایع و مزمن در جامعه است. افسردگی یکی از رایج ترین مشکلات و ناراحتی های روانی است که ممکن است برای بیماران مشکل ساز شودو اضطراب یکی از رایج ترین اختلالات روانی و احساس ناراحت کننده ای است که خطری نامعلوم را تداعی می کند. لذا از انجا که هیجان های منفی اضطراب و افسردگی نه تنها زمینه ساز بیماری دیابت هستند بلکه بیماری دیابت نیز سبب همین پاسخ های هیجانی می گردند و با توجه به اهمیت موضوع مطالعه حاضر با هدف توصیف شواهد تحقیقاتی موجود در زمینه راهبردهای بر اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به دیابت انجام شد.روش جست و جو: مطالعه از نوع مرور نظام مند است. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی SID،Scopus ،PubMed ،Google scholar با استفاده ازکلید واژه های فارسی"دیابت "افسردگی "اضطراب "، مدیریت ،" مداخله " و معادل انگلیسی آن ها انجام شد . معیارهای ورود به مطالعه عبارت بود از: مقاله های تحقیقی اصیل مداخله ای تمام متن انگلیسی یا فارسی منتشر شده در مجلات الکترونیکی در بازه زمانی پنج ساله ۲۰۲۰ تا ۲۰۱۵ است.یافته ها: نتایج نشان داد تعداد ۲۶ مقاله حائز شرایط ورود به مطالعه بودند. از این تعداد۱۶مقاله فارسی و ۱۰ انگلیسی بود. میزان اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به دیابت بالا بود.از مداخلات مورد استفاده و موثر بر کاهش اضطراب و افسردگی می توان به آموزش مهارت های زندگی ،درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش اضطراب، افسردگی و شاخص های چربی بیماران دیابتی نوع دو ،واقعیت درمانی گروهی و ... اشاره کرد. همچنین نتایج مطالعه در زمینه تحلیل ممیزی نشان داد که با کمک متغیر افسردگی می توان بیماری دیابت افراد مبتلا را پیش بینی کرد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها این چنین استنباط می شود که علیرغم بالا بودن اضطراب و افسردگی در افراد مبتلا به دیابت، تحقیقات انجام شده در این زمینه اندک می باشد. لذا با توجه به گستردگی و جمعیت رو به رشد این دسته از بیماران، انجام مطالعات بیشتر در این زمینه توصیه می شود. همچنین آموزش پرستاران و بیماران در مورد روش های مورداستفاده و موثر نیز می تواند کمک کننده باشد.
نویسندگان
محیا عظیمی
دانشجوی کارشناسی پرستاری، دانشکده پرستاری و مامایی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
فرحناز فرنیا
دکتری تخصصی پرستاری، استادیار، دانشکده پرستاری و مامایی، مرکز تحقیقات پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران
امیرمحمد صادقیان
دانشجو پزشکی، دانشکده پزشکی، ، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران