شناسایی و رنبه بندی موانع پرسشگری در دانش آموزان دوره ابتدایی بر اساس رویکرد ویکتور فازی (مطالعه موردی: شهر یاسوج)

هدف اصلی این تحقیق شناسایی و رتبه بندی موانع پرسشگری در دانش آموزان دوره آموزان دوره ابتدایی بر اساس رویکرد ویکتور فازی (مطالعه موردی: شهر یاسوج) می باشد. این تحقیق از لحاظ هدف هدف کاربردی و از نظر روش جزو تحقیقات موردی می باشد. در ابتدا موانع پرسشگری از طریق ادبیات تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش جزو تحقیقات موردی می باشد. در ابتدا موانع پرسشگری از طریق ادبیات تحقیق شناسایی شد، که شامل ۵۰ عامل می باشد، این عامل به صورت پرسشنامه در اختیار خبرگان (مشاوران، مدیران و آموزگاران مدارس ابتدایی شهر یاسوج) داده شد، بعد از ارزیابی نتایج پرسشنامه ها این عومل به ۳۰ عامل کاهش پیدا کرد. جامعه آماری این تحقیق شامل تمام خبرگان آشنا به موانع پرسشگری در دانش آموزان دوره ابتدایی شهر یاسوج از جمله مشاوران، مدیران و آموزگاران ابتدایی شهر یاسوج می باشند. روش نمونه گیری هدفمند بوده و از بین تمام نخبگان ۱۰ نفر به صورت هدفمند که بیشترین اطلاعات در این زمینه داشتند. پرسشنامه های جمع آوری شده با تکنیک ویکور فازی تجزیه و تحلیل گردیده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که شناسایی و رتبه بندی موانع پرسشگری در دانش آموزان دوره ابتدایی هریک از عامل که بالاترین رتبه را کسب کردند به ترتیب شامل (۱- بازخواست کردن هنگام پرسیدن ۲- عدم علاقه به موضوعات ۳- ارائه زیاد مطالب در کلاس درس) می باشد، این عوامل بیشترین موانع پرسشگری را دارند.

کلیدواژه ها:

شناسایی و رتبه بندی ، پرسشگری ، دانش آموزان دوره ابتدایی ، ویکتور فازی