لزوم تعامل مثلث دانشگاه، صنعت، دولت
سه عنصر مهم؛ دانشگاه، صنعت و دولت نقش پررنگی در رشد بهرهوری هر کشوری دارند. بنابراین اگر این سه مؤلفه بهدرستی در کنار یکدیگر قرار نگیرند و همافزایی نداشته باشند، کارایی هر کدام از آنها کاهش یافته و در این دنیای رقابتپذیر شکست خواهند خورد. حال این سؤال وجود دارد که «چگونه میتوان این سه مؤلفه را بهگونهای طراحی کرد که تعاملی مؤثر داشته باشند و بهرهوری کل کشور را افزایش دهند.» برای نیل به این هدف، در ادامه بهطور خلاصه موارد و راهکارهایی برای کاهش شکاف تعامل بین این سه ضلع مثلث بیان میشود.
هرچند در بیشتر دانشگاههای کشور دفاتر یا معاونتهای مربوط به ارتباط با جامعه وجود دارد، اما دانشگاهها نتواستهاند بهطور مؤثر تعاملی پویا و کارآمد با جامعه بهويژه صنعت و دولت داشته باشند، بنابراین علاوه بر کاهش اثرگذاری اجتماعی دانشگاهها در جامعه، درآمدهای اختصاصی دانشگاهها کاهش یافته و اکثر آنها دچار کسری بودجه بالایی شدهاند. عدم وجود فرهنگ کار تیمی، بهروز نبودن و عدم انطباق سرفصلهای درسی دانشگاهها با نیاز صنعت و دولت، تهدید امنیت شغلی اعضای هیئت علمی بهواسطه آییننامهها و قوانین پیچیده و متغیر، عدم استقبال از حضور کارکنان دانشگاهها برای مشارکت در طرحهای پژوهشی بروندانشگاهی، رقابت کاذب بین دانشگاهها برای کسب رتبهبندیهای بینالمللی که بیشتر براساس چاپ مقاله است، آشنا نبودن با اخلاق حرفهای پژوهش بهویژه عدم توجه به لزوم تأثیرگذاری اجتماعی، غرور کاذب برخی از اصحاب دانشگاه برای ارتباط با جامعه، بهویژه صنعت و دولت و وجود باندهای مدیریتی و اجازه ندادن ورود افراد مؤثر و خلاق در مدیریت دانشگاهها از جمله عوامل مهم عدم ارتباط مؤثر دانشگاه با صنعت و دولت هستند.
امروزه بهکارگیری علم و دانش نوین در موفقیت صنایع بسیار تأثیرگذار است. شرکتهای پیشرفته مانند خودروسازی بنز، گوگل و آمازون برای اینکه از رقبای خود عقب نمانند و همچنان سهم خود را از بازار حفظ کنند و حتی افزایش دهند، در زمینههای گوناگون علمی سرمایهگذاری میکنند. طرف قراردادهای آنها معمولا دانشگاهها، پژوهشگاهها و شرکتهای دانشبنیان است. بهنحوی که بعد از سنجشهای اولیه، نتایج علمی از این قراردادها را نیز بهکار میبرند. بنابراین این گونه شرکتها و صنایع همواره در حال ریسک و خطر هستند و به بیانی، ریسکپذیرند. این در حالی است که صنایع کشور بهطور معمول از روشهای سنتی و قدیمی استفاده میکنند. به همین دلیل هیچگاه نمیتوانند با صنایع پیشرفته دنیا رقابت کنند. تکنولوژی بهکار رفته در صنایع ایران معمولا قدیمی و مربوط به چند دهه پیش است. حتی اگر تکنولوژی جدیدی وارد کشور شود به دلیل عدم بومیسازی، کارایی و بهرهوری پایینی دارد. بهقول یکی از بزرگان، سود آن طرف ریسک است.
دولتها با مسائل گستردهتری نسبت به صنایع مواجه هستند. بهرهوری پایین سازمانها و نهادهای دولتی بهواسطه عدم برخورداری از بهکارگیری علوم نوین معضلی است که گریبانگیر بسیاری از دولتهاست. در کشورهای پیشرفته، کارهای مهم و سرنوشتساز با دانشمندان و پژوهشگران که معمولا در دانشگاهها مستقر هستند، مشورت میشود. این دولتها با استفاده از پتانسیل موجود در دانشگاهها و مراکز پژوهشی و شفافسازی، راهحلهای مناسبی یافته و در نتیجه با کاهش هزینهها باعث افزایش بهرهوری کشور متبوع خود میشوند.
راهکارهای کاهش شکاف تعامل دانشگاه، صنعت و دولت
همان طور که ذکر شد، عوامل گوناگونی میتوانند این شکاف را کاهش دهند. برخی از این عوامل به شرح زیر است:
- ترغیب اعضای هیئت علمی برای انجام طرحهای پژوهشی بینرشتهای
- درخواست از صاحبان صنایع و دولتمردان در تهیه سرفصلهای درسی دانشگاهها
- بهکارگیری سیاستهای تشویقی برای ایدهپردازی بهمنظور رفع مشکلات جامعه
- تشکیل دفاتر نمایندگی دانشگاهها در صنایع و سازمانهای دولتی
- تعیین سفیر دانش از طرف دانشگاهها برای صنایع و دولت و اعزام آنها به صنایع و سازمانهای دولتی برای ایجاد ارتباط مؤثر با دانشگاه و احصای نیازهای آنها
- پررنگشدن بازدیدهای علمی دانشگاهیان از صنایع و سازمانهای دولتی