مفهوم سبک زندگی اسلامی

18 اسفند 1401 - خواندن 3 دقیقه - 2720 بازدید

مفهوم سبک زندگی هم از دریچه «هست ها و هنجارها» به آن نگاه می شود هم از دریچه «بایدها و تجویزها».


سیاستگذاران و برنامه ریزان فرهنگی در تمام جوامع، به صورت هشیار و ناهشیار، متوجه بعد تجویزی آن نیز هستند. به ویژه، در جوامع اسلامی وظیفه بیشتری متوجه عالمان دینی در حوزه های اندیشه ورزی می شود، اندیشمندان و نخبگان جهان اسلام باید به گونه ای مهندسی فرهنگی کنند و سبک زندگی ای ارائه دهند که:


1.دینی باشد 2. علم را در خدمت بگیرد 3.دنیوی و اخروی باشد 4.مادی و معنوی باشد 5.به هدف نهایی انسان توجه داشته باشد 6.فرآیند و مکانیزم های شکل گیری سبک زندگی را توجه نماید 7.مطابق فطرت باشد 8.بتواند زندگی تکنولوژیک امروزی را پوشش بدهد 9.جامعیت لازم در ابعاد مختلف زندگی را داشته باشد.


برای داشتن چنین الگویی از سبک زندگی، نیاز داریم که: هم به نظریه پردازی مفهومی بپردازیم و هم بتوانیم آن را کمی سازی کرده و به سنجش بگذاریم تا جاری شدن آن در جوامع اسلامی و شدت و ضعف آن را دریابیم.


سبک زندگی اسلامی از آن جهت که «سبک» است به رفتار می پردازد و با شناخت ها و عواطف ارتباط مستقیم ندارد از آن جهت که «اسلامی» است، نمی تواند بی ارتباط با عواطف و شناخت ها باشد.


 سبک زندگی اسلامی نمی تواند به نیت ها بی توجه باشد؛ در عین حال که تاکید آن روی رفتار است، به عواطف و شناخت های زیرین نیز نظر دارد. در واقع در سبک زندگی، می شود رفتارها را به مهره های متعددی تشبیه کرد که علوم انسانی به خود آن مهره ها و بدون ارتباط با عوامل دیگری می پردازند، اما در سبک زندگی اسلامی نه تنها به خود آن مهره ها، بلکه به آنچه که سبب ارتباط آنها با هم می شود و همانند نخ تسبیح در تمام آنها وجود دارد نیز توجه می شود؛ حتی رفتاری مثل نماز، اگر اعتقاد به خدا و معاد را پشتوانه خود نداشته باشد، رفتاری اسلامی محسوب نمی شود، چنان که بسیاری از رفتارهای مرتاضان و صوفیان، اسلامی نیست.