بررسی کارکرد بلاغی قصر و حصر و فصل و وصل در شاهنامه فردوسی

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 435

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

DPFSTS06_265

تاریخ نمایه سازی: 6 شهریور 1398

چکیده مقاله:

قصر و حصر در علم معانی آن است که گوینده صفت یا حکمی را به کسی یا چیزی منحصر کند و یا اینکه کسی یا چیزی را به حکم یا صفتی منحصر نماید. در اصطلاح اهل ادب منحصر کردن و اختصاص دادن چیزی است به چیزی . هر قصر و حصری دو پایه دارد؛ اول کسی یا چیزی که قصر برآن صورت گرفته است که به آن مقصور علیه می گویند، دوم حکم یا صفتی که قصر به آن اختصاص یافته است که به آن مقصور می گویند. ولی بسیاری از علمای علم بلاغت، مبحث فصل و وصل را به عنوان اصلی ترین و مهم ترین مبحث علم معانی می دانند. ابوهلال عسگری در کتاب الصناعتین که به عنوان یکی از معتبرترین منابع علم معانی به شمار می رود تعریف بلاغت را چیزی سوای از شناختن مواضع وصل از فصل نمی داند. و در میان معاصرین نیز فروزانفر این باب را مهمترین قسمت بلاغت برمی شمارد و دانستن آن را بس دشوار می داند.اینکه چرا علمای بلاغت تا بدین پایه برای مبحث فصل و وصل پایگاه قائل شده اند شاید به دلیل کیفیت زبان عربی باشد، اما در زبان فارسی هر طور که موضوع را بررسی می کنیم نمی توانیم این جایگاه را برای مبحث مذکور در نظر بگیریم. در این مقاله کوشش شده که کارکردهای بلاغی قصر و حصر و فصل و وصل در جملات را باتوجه به موارد گفته شده، در شاهنامه فردوسی استخراج و در برخی موارد توضیحی مختصر درباره هریک ذکر گردد .حاصل این پژوهش نشان می دهد که فردوسی علاوه بر تبحر فوق العاده در آرایشهای بیانی، در معانی استادی مسلم و کم نظیر است.

نویسندگان

بهار بهارخانه

کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه پیام نور زنجان

شیرین اوصالی

کارشناسی زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی زنجان