بررسی رابطه آسودگی مشتری وتوانایی سازمانی با تجربه ورضایت مشتری (مطالعه موردی: فروشگاه هایپراستار)

در سال های اخیر بیش تر از هر زمان دیگر رقابت بر سر فروشگاه ها شدید تر شده است، به ویژه در زمان کنونی که فروشگاه ها، از نظر فروش، سهم بیشتری در بازار را به خود اختصاص داده اند. این فروشگاه ها در صدد بکارگیری شیوه هایی هستند که بتوانند مشتریان بیشتری را جذب کنند. از گذشته، آنها از طریق دایر کردن واحد هایی در درون محله ها در دسترس ساکنان یک محل، از طریق عرضه انواع کالاهای خاص یا منحصر بفرد ارایه خدمات بهتر، می کوشیدند مشتریان را راضی نگه دارند. فروشگاه ها با جمع آوری خرید اجناس مورد نیاز، تقاضای مصرف کنندگان را برآورده می نمایندو بدین ترتیب از یک طرف رضایت مشتریان را تامین از طرف دیگر به سود مورد نظر می رسند. فروشگاه برای آنکه در کار خود موفقیت بیشتری کسب کند باید قدرت پیش بینی احتیاجات مشتریان را داشته باشند تا آنچه که از او خواسته می شود به موقع در اختیار متقاضیان قرار دهد.امروزه یکی از شیوه هایی که فروشگاه ها می توانند جهت جذب وکسب رضایت مشتریان خود بکارگیرندبهبود تجربه مشتری است. آن دسته از کسب کار هایی که در حال بهبود تجربه مشتریان هستندکار مهمی را آغاز نموده اند،چرا که میدانند این خود یکی ازمهم ترین راه های حفظ سودآوری یک سازمان است.زیرا با بهبود تجربه مشتریان می توان در عین حال به رضایت مشتریان هم به سود مورد نظر رسید. نتهمچنین آسودگی بر رضایت مشتری با میانجی گری تجربه خرید مشتریان فروشگاه هایپراستار تاثیر ندارد. در نهایت نتایج نشان داد که توانایی سازمانی بر رضایت مشتری با میانجی گری تجربه خرید مشتریان فروشگاه هایپراستار تاثیر ندارد.

کلیدواژه ها:

تجربه مشتری ، آسودگی مشتری ، توانایی سازمانی ، رضایت مشتریز