تاثی شیوه های کار کارکنان بر تصویر برند شرکت با در نظر گرفتن نقش میانجی حمایت سازمانی ادارک شده (مطالعه موردی شرکت اسنپ)

در این پژوهش سعی شده تا با استفاده از اقدامات مدیریت منابع انسانی بر مبنای رویکرد سیستم های کاری با عملکرد بالا و تاثیر آن بر روی برند شرکت اسنپ را مورد بررسی قرار دهیم. در این مطالعه توصیفی همبستگی ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی و پرسشنامه آن نیز سنجنده شده است جامعه آماری تحقیق شامل رانندگان و مسافرینی هستند که از ا سنپ استفاده می کنند، که شامل 383 نفر از رانندگان این شرکت اعم از متاهل مجرد و 384 نفر از مسفران این شرکت بودند پرسشنامه ها در مرحله اول توسط 10 نفر از اساتید و متخصصان مورد تایید قرار گرفت و روایی محتوایی از نوع صوری تایید شد سپس برای بررسی پایایی پرسشنامه ها روی 30 نفر از رانندگان شرکت اسنپ و 30 نفر از مسافرین این شرکت اجرا شد و پایایی آلفای کرونباخ آن مورد بررسی قرار گرفت داده های به دست آمده با استفاده از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان تجزیه و تحلیل شده اند و کلیه مراحل توسط نرم افزار spss محاسبه گردید و به منظور بررسی فرضیات از نرم افزار Pls SMART استفاده شده است نتایج حاصله حاکی از آن است که بین شیوه کار با عملکرد بالا و رفتار کاری معکوس و مخرب با تصویر یک برند در شرکت مورد مطالعه رابطه مثبت و معنی داری وجوددارد و ضریب مسیر غیر مستقیم شیوه های کار با عملکرد بالا با تصویر برند 0.423 بیشتر از ضریب مسیر مستقیم شیوه های کار با عملکرد بالا با تصویر برند 0.342 می باشد که نشان دهنده نقش متغیر میانجی در ایجاد تصویر برند می باشد به علاوه بر ضریب مسیر غیر مستقیم رفتار کاری معکوس با تصویر برند 0.323 بیشتر از ضریب مسیر مستقیم رفتار کاری معکوس با تصویر برند 0.297 می باشد که نشان دهنده نقش متغیر میانجی با در نظر گرفتن نقش میانجی حمایت سازمانی ادراک شده در ایجاد تصویر برند می باشد.

کلیدواژه ها:

عملکرد بالا ، رفتار معکوس ، تصویر برند ، حمایت سازمانی ادراک شده ، اسنپ