نظام تطبیق مبتنی بر هم سوژگی و جریان ادراکی حسی در داستان شیخ صنعان
سال انتشار: 1395
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 435
فایل این مقاله در 20 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
OSPL02_143
تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397
چکیده مقاله:
اریک لاندوفسکی، نشانه شناس اجتماعی، نظریه تطبیق مبتنی بر ارتباط ادارکی حسی و وحدت بین سوژه و ابژه را مطرح میکند. بر این اساس، آشکارگی معنا منوط به خروج سوژه از نظام عادتی شده زندگی و سپس، هم حضوری بین سوژه و دیگری غیری است که در جریان تعامل از یک ابژه صرف به هم سوژه ای پویا با هویتی مستقل تبدیل می شود. در این جستار فرآیند تحولات رفتاری شیخ صنعان در داستانی با همین نام، اثر فریدالدین عطار نیشابوری که از جمله داستان های عرفانی عمیق با مضامینی درخور پژوهش از وجوه مختلف است، بر مبنای چهار نظام معنایی لاندوفسکی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. پس از تامل در سیر داستان از منظر رهیافت مذکور، این فرآیند و نیز نحوه تبدیل پیر عابد، به عنوان سوژهای برنامه مدار به سوژه ای احساسی و تحقق هستی در جهان او، و دختر ترسا به این شکل قابل توضیح گردید: زندگی شیخ پارسا با گسستی غافل گیرکننده از وضعیت پیوستار و معنازداشده فاصله میگیرد و شیخ را در وضعیت نه پیوستاری ، با تجربه ای زیبایی شناختی و سرشار از معنا مواجه میکند. وی، سپس به وضعیت مغشوش و ناهمگن ناپیوستاری مطلق وارد میشود. با توالی بینظمیها و در جریانی تعاملی، شیخ در وضعیت نه ناپیوستاری قرار میگیرد؛ فضایی معنادار که در آن، قابلیت های ناب و بالقوه در وجود هر دو طرف مشارکت کننده (پارسا و ترسا) به فعلیت میرسند
کلیدواژه ها:
نویسندگان