نقش انعطاف پذیری شناختی زنان دارای اختلافات زناشویی در پیش بینی عملکرد خانواده

مقدمه و هدف: خانواده به عنوان اصلی ترین و کوچک ترین نهاد اجتماعی است که در برابر آسیب های اجتماعی بسیار آسیب پذیر است. اکثر آسیب ها و مشکلات ابتدا در خانواده ها بروز پیدا می کنند و درصورت عدم پیشگیری و برخورد ناصحیح به درون جامعه رسوخ پیدا می کنند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه انعطاف پذیری شناختی زنان با عملکرد خانواده در زنان دارای اختلافات زناشویی بود. روش: روش این مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی زنان دارای اختلافات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان شهرکرد درنیمه اول سال 93 بودند. از بین این افراد نمونه ای به حجم 40 نفر باروش تصادفی ساده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. برای جمع آوری داده ها از ابزار سنجش خانواده اپشتاین و همکاران و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال استفاده شد و داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج: نتایج نشان داد که بین میزان انعطاف پذیری شناختی زنان دارای اختلافات زناشویی و ابعاد همراهی عاطفی، آمیزش عاطفی، کنترل رفتار و عملکرد کلی خانواده رابطه منفی وجود دارد (p> 5/50) و انعطافپذیری شناختی 28 درصد از واریانس همراهی عاطفی و 67 درصد آمیزش عاطفی را تبیین می کند (p> 5/550). بحث: این نتایج تلویحاتی را برای استفاده متخصصان و مشاوران، خانواده ها، زوج های در معرض طلاق و حتی جوانان در آستانه ازدواج مبنی بر استفاده از ظرفیت انعطاف پذیری شناختی در ارتقاء رضایت زناشویی و پیشگیری از آسیب های مختلف به دنبال دارد.

کلیدواژه ها:

طلاق ، انعطاف پذیری شناختی ، عملکرد خانواده ، رضایت زناشویی ، خانواده