دوگانگی در معماری و مرمت

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 790

فایل این مقاله در 12 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

CICEAUD01_1534

تاریخ نمایه سازی: 29 فروردین 1397

چکیده مقاله:

قرن بیستم را می توان مهمترین دوره در تاریخ تحولات معماری و مرمت دانست. نظریه های ارایه شده و به تبع آن سبک های بوجود آمده در معماری و مرمت در این قرن از گستردگی و تنوع فراوانی برخوردار بوده اند. همواره بین نظریات و سبک های معماری و نظریه ها و مصوبات جهانی مرمت، روابط بنیادین مطرح بوده است. گو اینکه در برخی موارد، اختلافات در مسایل گوناگون به نوعی معماری و مرمت را رو در روی هم قرار داده است، اما گذر زمان معمولا یکی را به تبعیت از دیگری واداشته است. اولین منشور مرمت، در راستا و تحت تاثیر نهضت معماری مدرن است. با گذشت حدودا سه دهه، کم کم تفکرات پست مدرنیسم در حوزه معماری مطرح شد. منشور ونیز به سال 1964، مبین تفکرات پست مدرن در مرمت است؛ توجه به جنبه های تاریخی و مخالفت با اصول مدرنیسم که همزمان با تلاقی متفکران معماری در این دو حوزه است. سیر کلی اندیشه های مرمتی پس از منشور ونیز، معمولا با تاکید بر فرهنگ های محلی و راه حل های محلی در مقابل سبک جهانی است. در دهه های پایانی قرن بیستم، فلسفه های دیکانستراکشن و فولدینگ وارد حوزه معماری شد. مفاهیم مطرح شده در این اندیشه ها، نظیر دوگانگی، تضاد، تقابل و انعطاف پذیری حاکی از آن است که معماری در مسیر آینده خود، جنبه های علمی – فلسفی را ارجح بر مسایل هنری – تاریخی می داند و این می تواند منجر به ایجاد شکافی عمیق در روابط معماری و مرمت گردد.

نویسندگان

علی شهسوار

کارشناس ارشد معماری، دانشگاه آزاد اسلامی شیراز

ندا سلطانی

کارشناس ارشد مرمت و احیاء بناها و بافت های تاریخی، دانشکده مرمت دانشگاه هنر اصفهان