ماهیت بشر و اندیشه سیاسی در فلسفه سیاسی هابز

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 703

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICRSIE03_042

تاریخ نمایه سازی: 8 آذر 1396

چکیده مقاله:

یکی از مسایل مهم در فلسفه سیاسی آن است که بررسی شود فیلسوفان سیاسی چه تلقی و تبیینی از ماهیت بشر و سایقه های اساسی انسان دارند.در مقاله حاضر تلقی هابز، به عنوان یکی از اولین فیلسوفان سیاسی جدید، از ماهیت بشر تبیین و نشان داده می شود که چرا او چنین برداشتی از ماهیت بشر دارد. سپس نشان خواهیم داد که این برداشت چگونه تلقی هابز از سیاست را تحت تاثیر قرار می دهد و مبنایی برای مشروعیت دولت موردن ظر هابز را فراهم می کند.هابز تلقی خویش از ماهیت و غایات دولت را از تبیینی از ماهیت بشر اخذ می کند و از آنجا که تلقی هابز از انسان، یک تلقی مادی و خودپرستانه است و انسان بر طبق طبیعت خویش، موجودی خودپرست و قدرت طلب است، لذا هابز خواهان واگذاری حق حکومت بر خویش، به طور کامل به دولت می باشد.برای هابز سیاست صرفا ابزاریست برای اجتناب از ناملایمات وحشتناکی که مولود طبیعت یا ماهیت انسان است. در نگرش هابز به سیاست انسان ها فی الواقع بیرون از حیطه سیاست نگه داشته می شوند. سیاست قلمرویی نیست که شهروندان در آن مشارکت کنند بلکه اقلیمی است که شهروندان همواره در حالیت از بیم و هراس نگه داشته می شود.

نویسندگان

محمد شجاعیان

استادیار گروه علوم سیاسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه