بسترها ومشکلات اجرای الگوی مدیریت دولتی نوین در کشورهای در حال توسعه

مدیریت دولتی نوین دیدگاه جدیدی در حوزه مدیریت دولتی است که با استفاده از تجارب به دست آمده توسط دولتها در زمینه اعمال مدیریت دولتی سنتی در جوامع مختلف ونقاط ضعف ناشی از بکارگیری آن، در تلاش است تا ضمن پوشش کمبودها و نقایص مدیریت دولتی سنتی شیوه جدید وکارایی را در اینحوزه به کارگیرد. کاهش حجم دولت ، پرهیز از اعمال تصدی گری ، تمرکز برروی اعمال حاکمیتی ، واگذاری بنگاههای افتصادی دولتی به بخش خصوصی و تلاش دولت در جلب مشارکت عمومی جهتسپردن امور به آنها وهم چنین حرکت به سمت مدیریت گرایی یعنی به کار گیری فنون مدیریت بازرگانی از جمله عواملی است که رویکرد مدیریت دولتی نوین را شامل می شود .این شیوه از مدیریت جهت جوامعی که نظرات ارباب رجوع از جایگاه ویژه ای برخوردار می باشد مناسب است .این موضوع در کشور ما نیز طی سنوات اخیر مورد توجه قرار گرفته و تحت عنوان واژه (تکریم ارباب رجوع)خود را به منصه ظهور رسانده است . هر چند که این موضوع آنچنان که باید و شاید در بخش مدیریت دولتی نهادینه نگردیده است ومتاسفانه در برخی از دستگاهای دولتی تنها شکل نمایشی و ویترینی به خود گرفته است .این نوشتار در تلاش است تا با بررسی نحوه تغییر ازرویکرد مدل سنتی اداره امور دولتی (مدیریت دولتی کلاسیک ) به مدیریت دولتی نوین ، الزامات ، مشکلات وشرایط پیاده سازی آن در کشورهای در حال توسعه نظیر کشورعزیزمان مورد بررسی قرار گیرد.

کلیدواژه ها:

الگوی سنتی اداره امور دولتی ، نظریه جدایی سیاست از اداره ، مشکلات شبه الگوی سنتی ، مدیریت دولتی نوین ، مفهوم توسعه