بررسی پیامدها و مطلوبیت های شغلی زنان

زنان یکی از گروه های حساس جامعه بوده و سلامت آنان سلامت خانواده و متعاقباً سلامت جامعه را تضمین می کند. بنابراین، پرداختن به مسائل سلامت (روانی و اجتماعی) زنان، می تواند نقش بسزایی در سلامت عمومی جامعه داشته باشد. وجود مشکلاتی هر چند ناچیز در جمعیت مذکور (زنان)، می تواند موجب از بین رفتن نیروی علمی و اقتصادی قشر جوان و فعال جامعه گردد. از این رو، زمانی که این بحث در میان گروه زنان تحصیل کرده و دانشگاهی - پتانسیل های مؤثر در جامعه- مطرح می گردد، اهمیت پرداختن به مسائل سلامت زنان دو چندان می شود (سالاری، 1384: 104). در واقع توجه به سلامت زنان- به عنوان نیمی از جمعیت - که می تواند به عنوان نیرویی فعال، تأثیر مستقیمی در پیشرفت و توسعه یک کشور داشته باشند، اصل و مسئله ای مهم است. در چنین شرایطی، کنار گذاشتن آنان در جامعه حاصلی جز عقب ماندگی ندارد و توجه بیشتری را می طلبد. از سوی دیگر، از آنجا که کودکان آینده سازان هر جامعه و زنان پرورش دهنده آنها هستند، پس در واقع این زنان هستند که آینده را می سازند. بنابراین، آینده سالم هر جامعه در گرو سلامتی زنان آن است. با افزایش زنان تحصیل کرده در ایران و درخواست آنان برای اشتغال، عرصه اجتماع و اقتصاد، فضای حضور و فعالیت هر دو جنس (مرد و زن) گردیده و بنابراین، مطالعه وضعیت سلامت زنان شاغل از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. تداخل نقش های چندگانه سبب کاهش کیفیت کار، اختلاف زناشویی، انتقال رنج و ناراحتی والدین به کودکان و صدمه به کیفیت زندگی و کاهش سلامت آنان می گردد. با این حال، امروزه همگان بر این موضوع باور دارند که عوامل متعدد اجتماعی بر زندگی و سلامتی بانوان شاغل و افراد خانواده آنها تأثیر گذار است که یکی از این موارد، می تواند خصوصیات یا ویژگی های شرایط کاری مثل رده ها و مراتب شغلی باشد. همانطور که گفته شد، یکی از جنبه های اثر گذار اجتماعی مؤثر بر سلامت افراد، حرفه و شغل آنها می باشد که پرداختن به آن حائز اهمیت بوده و جای تامل دارد. شغل، ماهیت شغل و مطلوبیت شرایط شغلی همگی بر سلامت افراد تأثیر گذارند زیرا در مواقعی باعث بروز خستگی فرد شاغل گشته و این به نوبه خود باعث تأثیرات منفی به سزایی در سایر زمینه های زندگی اعم از اجتماعی، فردی و خانوادگی می گردد و سلامت (جسمی، روحی، اجتماعی) فرد شاغل را دچار اختلال می کند.