بررسی مبانی هنری وزیبایی شناسی به قصد ارائه گزاره های تجویزی برای تغییر برنامه های درسی

افزایش پویایی وپیچیدگی جامعه بشری ، روشن شدن نقش برنامه های درسی درعرصه های گوناگون حیات آدمی وبه تبع آن ها جلوگیری ازافزایش دامنه برنامه های درسی پوچ، موجب مطرح شدن حوزه ها و مبانی برنامه ی درسی دیگری به غیر ازسه منبع سنتی (یادگیرنده ، علم وجامعه) درقلمرو مطالعات برنامه درسی گردیده است. یکی ازحوزه هایی که به عنوان یک دیدگاه، نظریه ، هویت وغیره تقریبا ازنیمه ی دوم قرن بیستم توسط صاحب نظرانی همچون هربرت رید(1954) ، هری رودی(1971؛ آیزنر(1977،1998، 2002،2005) اسمیت( 1971،2004و 2008) ؛ والانس ( 1991، ترجمه مهرمحمدی (1388) هیوبنز(1966؛ به نقل از فتحی واجارگاه، 1386)، ماکسین گرین ( 1984)؛ سیمپسون ودیگران (2005) وغیربه تعلیم وتربیت ومطالعات برنامه درسی ورود پیداکرده است حوزه زیباشناسی وهنرمی باشد.هربرت رید(به نقل ازآیزنر، 2005) هدف آموزش وپرورش راتربیت وآماده ساختن فردبه عنوان یک هنرمند می داند

کلیدواژه ها:

مبانی هنری ، مبانی زیبای شناسی ، تغییر برنامه درسی