امداد رسانی در زلزله بم

سال انتشار: 1384
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 5,435

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SRM02_053

تاریخ نمایه سازی: 5 شهریور 1386

چکیده مقاله:

هرساله حوادث متعددی نظیر زلزله و سیل در کشور ایران رخ می دهد که میزان خسارت جانی و مالی آن بیش از استانداردهای جهانی است. بطوریه میزان مرگ ر کشورهای در حال توسعه 12 برابر کشور های توسعه یافته است. گستردگی حوادث به گونه ای است که پیشگیری، مقابله و آمادگی در برابر آن بدون مشارکت فراگیر مردم امکان پذیر نیست. از روشهایکاهش خسارت و خطراـ، آموزش امدادگری در سطح وسیع به آحاد مردم می باشد. درکشور ا نیروهای انسانی حاضر در صحنه به نیروهای غیر دولتی، مردمی و سازمان دهی شده و نشده تقسیم می گردند. مردم در قبال دیدن تصاویر فجیع وشنیدن خبرهای تاثرانگیز با قلبی رقیق و احساسی جریحه دار شده خود را به محل حادثه می رسانند تا بتوانند به هموطنان خود کمکی کرده باشند ولی اگر این نیروها آموزش ندیده باشند نه تنها مثمرثمر نخواهد بود بلکه سبب مشکلات عدیده ای می گردند. بدین منظور پژوهشی در دی ماه 1382 در منطقه زلزله زده بم با هدف بررسی وضعیت امدادرسانی و ارائه راهکارهای عملی انجام شد. نمونه های مورد پژوهش نیروهای اندادرسان و مردم منطقه بودند. روش نمونه گیری در دسترس و حجم نمونه 246 نفر بوده است . ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه راهنمای مصاحبه بود. نتیجه اینکه حدود 42 درصد افراد از نیروهای امدادرسانی اعزامی از شهرهای مختلف و 58 درصد نیروهای مردمی بومی و غیر بومی بودند. از این تعداد حدود 60 درصد در منطقه زلزله زده بم بستگانی داشتند. بر اساس گفته های آنها 35 درصد در 48 ساعت اولیه بین 1 تا 9 نفر از زیر آوار بیرون کشیده اند که فقط حدود 30 درصد آنها زنده بوده اند. از کل نمونه های مورد پژوهش حدود 55 درصد آشنایی متوسط با مهارت های اولیه امدادگری داشتند ولی به گفته خودشان در سطح مانکن و تمرین کلاسی بوده است. حدود 66 درصد آنها عوامل خاصی را مانند دستپاچگی، اضطراب، تداخل کاری و اختلالی در تصمیم گیری صحیح و سریع را ضمن امدادگری بیان می کردند. حدود 43 درصد آنها دچار خشم و انزجار هنگام کار شده بودند. حدود 17 درصد آنها دچار مشکلات روانی مانند ضعف، گریه های شدید و ضعف قدرت بدنی شده بودند. حدود77 درصد بومی ها احساس گناه و ناامیدی می کردند. حدود 60 درصد داشتن برنامه منسجم و سازمان دهی شده جهت امدادرسانی را ذکر نکردند. حدود 32 درصد آنها نیروهای بومی محلی را در 24 ساعت دوم مانع امداد رسانی صحیح می دانستند و در مقابل حدود 90 درصد از نیروهای بومی اذعان می داشتند در 18ساعت اولیه بیشترین بار امدادرسانی بر عهده آنان بوده است. هرچند که بیان کردند از وسایل ابتدایی کشاورزی جهت خروج مردم از زیر اوار استفاده نموده اند. در مرحله آمادگی، پیش بینی و برنامه ریزی جهت اموزش های گسترده و همگانی خود امدادی و دگر امدادی و حمل مجروحان بر اساس سن و گروه اجتماعی از طریق رسانه ها، پیش بینی دو واحد درسی در دروس راهنمایی و تکمیلی در دبیرستان و ایجاد گروههای کوچک و آموزش عملی در دبیرستان ها ایجاد کارگاههای آموزشی و تحقیقاتی در موردمهارت های امداد در دانشگاه و ادارات دولتی و انجام مانورهای متناوب و تمرین های شبیه سازی شده و تعیین نقاط قوت و ضعف چندبار در سال جهت افزایش مهارت افراد در این زمینه کمک کننده خواهند بود. ارگانهایی مانند بسیج، ارتش، نیروهای نظامی، انتظامی، هلال احمر سازمان ملی جوانان و... در این راه می توانند بسیار منسجم تر عمل نمایند.

نویسندگان

مهدی صفری

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز

فاطمه اسکندری

عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تبریز