تحولات حقوقی حمایت از دانش سنتی در نظام حقوق داخلی

نوشتار حاضر در پی تبیین و تحلیل نظام حقوقی حمایتی از دانش سنتی در حقوق داخلی بود و با همین رویکرد، قوانین مرتبط با دانش سنتی احصا و مطالعه شد. یافته های تحقیق نشان داد مقنن علی رغم اینکه با دانش سنتی بیگانه نبوده و قدمت قانونگذاری در این حوزه به بیش از پنجاه سال می رسد اما مقنن هرگز در صدد ایجاد یا طرحریزی یک نظام حقوقی حمایتی ویژه در خصوص دانش سنتی نبودهاست . بدین ترتیب خروجی مطالعه حاضر ناگزیر عنوان مقاله را به تحولات حقوقی حمایت از دانش سنتی تغییر داد. یافته های تحقیق نشان می دهد مقنن حتی حاضر به یکپارچه سازی قوانین حمایتی در حوزه دانش سنتی نبوده است . به صورت گذرا و در هر دوره قانونگذاری اشارهای به دانش سنتی داشته است . مقنن به کنوانسیونهای متعدد ملحق شده و در برخی از این کنوانسیونها، دانش سنتی مورد توجه بودهاست . بنابراین برای فهم نظام حقوقی دانش سنتی ، باید کلیه کنوانسیونهایی که دولت به آنها ملحق شده و روزنه هایی از دانش سنتی در آنها وجود دارد، مورد مطالعه قرار گیرد. نوشتار حاضر به این ساحت نیز توجه داشته و سعی کرده مخاطب دیدی روشن نسبت به نظام حقوق داخلی در حوزه دانش سنتی دست یابد. یافته های تحقیق نشان داد مقنن هرگز دانش سنتی را در نظامهای مالکیت فکری مورد حمایت قرار نمی دهد. زیرا کلیه قوانین این حوزه مطالعه شد و روزنه ای از حمایتی خاص نظیر الزام به افشا مبدا اطلاعات یا دانش سنتی اخذ شده یا هر نوع کاربست دیگر حمایتی مشاهده نشد. مقاله از روش کتابخانه ای، توصیفی - تحلیلی در تبیین هدف و محتوا سود برده است .

کلیدواژه ها:

دانش سنتی ، حقوق داخلی ، کنوانسیون تنوع زیستی ، کنوانسیون مبارزه با بیابانزایی ، پروتکل ناگویا