اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (۴C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل

هدف از انجام این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (۴C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی در دانش آموزان بود. پژوهش از منظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت کمی و از نظر روش اجرا نیمه آزمایشی با دو گروه کنترل و آزمایش بود. جامعه آماری پژوهش کلیه دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل بودند. حجم نمونه ۴۰ نفر تعیین شد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی در دسترس، این تعداد دانش آموز از دو کلاس ۲۰نفری پایه ششم شهرستان اردبیل انتخاب شدند. دانش آموزان یک کلاس به عنوان گروه کنترل و دانش آموزان کلاس دیگر به عنوان گروه آزمایش تعیین شدند. متغیر مستقل آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهار مولفه ای (۴C-ID) بود و متغیرهای وابسته یادگیری معنادار و تفکر انتقادی بودند. به منظور اندازه گیری یادگیری معنادار از پرسشنامه پژوهشگرساخته استفاده شد. پایایی، پایایی ترکیبی، روایی سازه و تحلیل عامل تاییدی این پرسشنامه بررسی و همگی تایید شدند. برای سنجش تفکر انتقادی نیز از پرسشنامه تفکر انتقادی ریکتس (۲۰۰۳) استفاده شد که دریکوندی (۱۳۹۳) ضریب اعتبار این مقیاس را ۹۱/۰ گزارش کرده بود. یافته ها حاکی از آن بود که آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (۴C-ID) بر یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم شهرستان اردبیل اثربخش بود و این آموزش توانست ۶۷ درصد یادگیری معنادار و ۷۷ درصد تفکر انتقادی را پیش بینی کند (۰۵/۰sig<). در نهایت، می توان گفت با استفاده از آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (۴C-ID)، یادگیری معنادار و تفکر انتقادی دانش آموزان پایه ششم به طرزی معنادار افزایش پیدا کرده است و این نتیجه ممکن است تلویحات آموزشی زیادی برای آموزش و پرورش داشته باشد.

کلیدواژه ها:

آموزش مبتنی بر مدل طراحی آموزشی چهارمولفه ای (۴C-ID) ، یادگیری معنادار ، تفکر انتقادی