بررسی ارتباط مدیریت دانش و شیوه های تفکر در مدارس

در شرایط کنونی، سازمانهای موفق خواهند بود که سهم بیشتری از دانش را به خود اختصاص دهند و با مدیریت اثربخش آن، بتوانند اهداف سازمانی و فردی را به صورت کارآمد محقق سازند. در دنیایی که رقابت بین سازمانها بسیار فشرده است، به کارگیری ابزارهای مدیریتی پیشرفته و فناوریهای نوین، شرط اساسی موفقیت سازمانها، از جمله سازمانهای آموزشی، محسوب می شود. سازمانهای آموزشی به دلیل ارتباط مستقیم با رشد و تحول انسانها، از پویاترین سازمانها به شمار می روند. از سوی دیگر، تحول و تغییر از ویژگیهای بارز عصر حاضر است. برای سازگاری سازمانها با تغییرات و تحولات جهانی و تضمین بقای آنها، آموزش مهارت ها و دانش به کارکنان امری ضروری است. دستیابی به این هدف، تنها با وجود مدیرانی که دارای ذهنیت فلسفی و آگاهی از دانش روز هستند، امکان پذیر است. بر همین اساس هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناخت رابطه بین سبک های تفکر و مدیریت دانش در بین مدیران مدارس پایه ۷، ۸ و ۹ شهر کرج در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران آموزشی پایه ۷، ۸ و ۹ شهر کرج در این سال تحصیلی می باشد. با استفاده از فرمول کوکران، ۱۳۰ نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند و از روش نمونه گیری تصادفی ساده برای انتخاب نمونه ها استفاده شد. در این پژوهش، از دو پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ-واگنر و پرسشنامه مدیریت دانش که هر دو بر اساس طیف لیکرت طراحی شده اند استفاده شده است. این پرسشنامه ها دارای روایی و پایایی مناسبی بوده و ضریب آلفای کرونباخ برای هر دو پرسشنامه باالتر از ۰.۸ به دست آمده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و در بخش تجزیه و تحلیل داده ها، از آمار توصیفی برای ارائه شاخص های عملکردی و از آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. براساس یافته های پژوهش بین سبک های تفکر و مدیریت دانش رابطه معناداری وجود ندارد اما بین سبک های تفکر و مولفه های مدیریت دانش، شامل ثبت و ضبط دانش، انتقال دانش به دیگران، تلاش برای خلق دانش و کاربرد دانش، از دیدگاه مدیران مدارس شهر کرج، رابطه معناداری وجود دارد. لذا می توان نتیجه گرفت که سبک های تفکر مدیران مدارس می توانند بر نحوه مدیریت دانش در سازمانهای آموزشی تاثیرگذار باشد.

کلیدواژه ها:

سبک های تفکر ، مدیریت دانش ، خلق دانش ، انتقال دانش