همسانیها و ناهمسانیها در ساخت مایه های ،داستان نمایش نامه و فیلمنامه

با نگاهی همه سویه ، سازه »روایت « در سه رسانه هنری ادبیات داستانی ، نمایش نامه و فیلم نامه برجسته ترین وجه مشترک بین آنهاست . بااین همه ، پردازش روایت در هریک از آنها گونه گون است ؛ زیرا با نگرش به هرکدام از این رسانه هاکاربست ، ساخت مایه ها یکسره به ساختار ویژه و آرمان بنیادی هنرمند وابسته است . این وابستگی چه در روند آفرینش و چه در شیوه ارائه و چه در پیوند با مخاطب نمود دارد. شناخت و سنجش ژرف نگرانه همسانی ها و ناهمسانی ها و به کارگیری ساختمند و بهینه این ساخت مایه ها در هریک از این سه رسانه هنری، برگ برندهای است برای پدیدآوری اثری درخور و درخشان. از سویی بر پایه کلیدی بودن روایت در داستان، نمایش نامه و فیلم نامه است که اقتباسهای هنری بین این سه رسانه ، بدهبستانی همیشگی و پایانناپذیر داردهمین . عامل بایستگی چنین جستارهایی را دوچندان می نمایاند. ستاورد این شناسایی و سنجش ها آن است که برای آفریدن کاری هنری روایی ، شناخت موشکافانه ساخت مایه های هریک از آنها و هماهنگی گونه روایت باساختاررسانه هنری برگزیده، نخستین و برجسته ترین گام است . بی گمان یکی از رازهای مانایی اقتباسهای ماندگار و جاودانه همین خواهد بود.

کلیدواژه ها:

ساخت مایه ها ، داستان ، نمایش نامه ، فیلم نامه ، اقتباس.