پژوهش آمیخته: ترکیبی سازوار یا التقاط؟

هدف این مقاله، نشان دادن این است که پژوهش آمیخته، ترکیبی سازوار است یا التقاط. برای تحقق این هدف، از دو روشتوصیفی- تطبیقی و توصیفی- انتقادی استفاده شده است. یافته ها حاکی از آنند که طرفداران دیدگاه کلان الگوئی، پژوهش آمیخته را چیزی جز التقاط نمیدانند . درمقابل، طرفداران دیدگاه عملگرایی، پژوهش آمیخته را ترکیبی سازوار دانستهاند. برای برطرف کردن مجادله میان طرفداران این دو دیدگاه، ازسوی روششناسان و پژوهشگران، پیشنهادهایی مبنی بر ترکیب سازوار بودن این نوع پژوهش مطرح شده است. درپایان، چنین داوری شده است که هردو دیدگاه کلان الگوئی و عمل گرائی و پیشنهادهای بالا، باتکیه بر معنای خاصی ازکلان الگوی کوهن، این گونه حکم کرده اند، معنای که خودکوهن آن را مرجح ندانسته است. ازاین رو، با شناسایی و مبناقراردان معنای مورد نظر وی، ترکیب سازوار بودن پژوهش آمیخته استنباط شده است اگرچه به لحاظ کارهای انجام گرفته شده در اینحوزه، بیشتر پدیده التقاط روی داده است.

کلیدواژه ها:

کلان الگو ، کلان الگوی کمی ، کلان الگوی کیفی ، پژوهش آمیخته ، ترکیب سازوار ، التقاط ، دیدگاه کلان الگوئی ، دیدگاهعمل گرایی.