مفهوم مخاصمات مسلحانه از منظر دیوان کیفری بین المللی

در طول تاریخ هیچ پدیده ای به اندازه جنگ، نظم عمومی بین المللی و صلح و ثبات روابط بین الملل را تضعیف و به چالش نکشیده است حال آنکه تمام کسانی که در جنگ حضور و مشارکت دارند خود را ذیحق و طرف خصم را متجاوز قلمداد میکنند و گاهی تشخیص یک جنگ عادلانه و مشروع از یک تجاوز و جنگ ظالمانه بسیار دشوار و گاهی غیرممکن است. در عین حال جنگ برای کشوری که در معرض تهاجم یک دولت خارجی قرار گرفته نه تنها یک ضرورت غیرقابل انکار است بلکه انجام آن و دفاع از حاکمیت و تمامیت ارضی و سرزمینی یک تکلیف آمره حقوق بین الملل عام است ضمن آنکه نتایج جنگ برای غیرنظامیان کاملا ملموس و مشخص است و آن نابودی، ویرانی، مرگ، آوارگی، بیماری، فقر و بیخانمان شدن و صدها مصیبت دیگر میباشد چون آوار بر سر ملتها خراب میگردد در حالی که آنها به طور معمول در آغاز جنگ هیچ نقشی نداشته و یا ندارند. علاوه از موارد فوق باید به این نکته دقت کرد که تشخیص متجاوز و آغاز کننده جنگ یک عمل شاق حقوقی و سیاسی است که با ملاحظات گوناگون توام است و چون موضوع کیفر ارتشهای متجاوز در میان است فلذا حضور و مداخله نهادهای قضایی بین المللی کیفری بویژه دیوان کیفری بین المللی در تشخیص و شناسایی متجاوزضرورتی انکارناپذیر است که موفقیت در آن منوط به تعریف مفهوم مخاصمه مسلحانه از سوی دیوان کیفری بین المللی است با قالبهای حقوقی و پرهیز از لفاظیهای سیاسی.

کلیدواژه ها:

مخاصمات مسلحانه ، سازمان ملل متحد ، دیوان کیفری بین المللی ، متجاوز ، جنگ تجاوز کارانه.