بررسی استعاره های مفهومی در شعر فروغ فرخزاد و احمد شاملو
سال انتشار: 1400
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 330
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
PSEHCONF01_067
تاریخ نمایه سازی: 4 اسفند 1400
چکیده مقاله:
میل به تولید پیچیدگی در کلام، آفریننده ی نوعی ابهام است که نه تنها مقوله ی زیبایی شناسی شعر را تقویت می نماید بلکه خواننده در داد و ستدی دوسویه با متن، در فهم معنا شریک می گردد و دامنه ی تاویلی شعر را گسترش می دهد. استعاره از دیدگاه سنتی به منظور شباهت میان دو لفظ مورد استفاده قرار گرفت تا لفظی به جای لفظی دیگر به کار رود و همواره از آن به مثابه زبان مجازی و به عبارتی ادبی یاد کرده اند در حالی که از دیدگاه زبان شناسی شناختی، استعاره درک یک حوزه مفهومی از راه حوزه مفهومی دیگر است. در این رویکرد، دو حوزه مبدا و مقصد چنان بهم پیوند خورده اند که این پیوند در سطح واژگان و زبان نیست، بلکه در سطحی ژرف تر و در دستگاه ذهن و شناخت آدمی است. حوزه مفهومی که استعاره از آن برمی خیزد و دارای مفهومی ملموس تر است؛ حوزه مبدا و حوزه انتزاعی تر؛ حوزه مقصد است. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی استعاره مفهومی با چهار عنوان «مرگ، زمان، زن و زندگی» در اشعار شاملو و فروغ بر اساس انگاره استعاره مفهومی (انگاره اسم) در رویکرد شناختی ازدیدگاه لیکاف و جانسون (۱۹۸۰) می باشد که یکی از اولین قالب های نظری در حوزه معناشناسی شناختی به حساب می آید.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
حمیدرضا سلیمانی
دانشجوی دکتری دانشگاه خوارزمی تهران
سایه رحمن پور
دانشجوی کارشناسی ارشد دانشگاه اراک