شناسایی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با یادگیری خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر متوسطه

پژوهش حاضر با هدف شناسایی رابطه استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی با یادگیری خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزاندخترمتوسطه انجام گرفت. این پژوهش کاربردی به روش توصیفی و جامعه آماری آن کلیه دانش آموزان دختر دوره متوسطه در شهر کرجبودند. حجم نمونه براساس فرمول کوکران تعداد ۳۸۴ نفر تعیین شده بود و به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چند مرحله ای انتخابشده اند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه راهبردهای یادگیری خودتنظیمی پینتریچ و دی گروت (۲۰۰۴)، پرسشنامه ا شتیاق به تحصیلیفردریکز، بلومنفیلد و پاریس (۲۰۰۴) و پرسشنامه محقق ساخته شبکه های اجتماعی مجازی به ترتیب آلفای کرونباخ (۰/۸۵۲)، (۰/۷۲۱)و (۰/۷۶۹) استفاده شد و داده های جمع آوری شده است و با روش آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیری بااستفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها حکایت از آن دارد که رابطه همبستگی منفی معناداری بین دو متغیر یادگیریخودتنظیمی با استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی دانش آموزان دختر متوسطه وجود دارد. این رابطه معکوس بوده بدین گونه که هرچه ضریب همبستگی یادگیری خود تنظیمی، افزایش یابد میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی کاهش می یابد و عکس آن نیزصادق است. همچنین بین شبکه های اجتماعی مجازی با اشتیاق تحصیلی همبستگی مستقیم، مثبت و معناداری وجود داشت این مهمنشان می دهد که دانش آموزان دختر متوسطه ای که از اشتیاق تحصیلی بیشتری برخوردار بوده اند، جهت بالا رفتن این اشتیاق از شبکههای اجتماعی مجازی بیشتری استفاده کرده اند، بنابراین با توجه به یافته های پژوهش حاضر کاربست تدابیر لازم به منظور استفاده از شبکههای اجتماعی مجازی برای یادگیری خودتنظیمی و اشتیاق تحصیلی دانش آموزان دختر پیشنهاد می شود.

کلیدواژه ها:

شبکه های اجتماعی مجازی ، یادگیری خودتنظیمی ، اشتیاق تحصیلی