بررسی تاثیر اجرای برنامه درسی آموزش هنر با محوریت هنر های تجسمی در میزان خلاقیت دردوره ابتدایی مدارس شهرستان چالوس

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجرای برنامه درسی آموزش هنرهای تجسمی در رشد خلاقیت دانش آموزان در دوره دوم ابتدایی (پایه هایسوم تا ششم) بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزانپایه های سوم تا ششم ابتدایی بود که در سال تحصیلی 98-1397 در شهرستان چالوس مشغول به تحصیل بودند. نمونه پژوهش شامل 24دانش آموز پسر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 12 نفر) جایگرفتند. گروه آزمایش به مدت 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت برنامه مداخله ای متغیر مداخله گرافزایش سطح کیفی و خلاقیت در مهارتهای هنری بر اساس برنامه درسی رسمی آموزش هنرهای تجسمی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته مبتنی برخلاقیت تورنس بود که روایی صوری و محتوایی آن به تایید متخصصان رسیده و پایایی آن با آلفای کرونباخ 0/83 به دست آمده است. برایتجزیه و تحلیل فرضیه های پژوهش از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که بین گروه های آزمایش و گواهپس از کنترل اثر متغیرهای پیش آزمون، در هر چهار مولفه خلاقیت شامل سیالی انعطاف پذیری (F=13/411, p<0/05)، ابتکار (F=79/222, p<0/05) و بسط (F=140/184, p<0/05) تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین، نتایج این پژوهش نشان میدهد که برنامه درسی رسمی آموزش هنرهای تجسمی در رشد خلاقیت دانش آموزان دوره دوم ابتدایی موثر است.

کلیدواژه ها:

برنامه رسمی درسی ، خلاقیت ، هنر های تجسمی ، دانش آموزان ، مقطع ابتدایی