احساسات و بداهه گویی

7 اسفند 1403 - خواندن 4 دقیقه - 93 بازدید

بنام خالق عشق

ارادت از بامداد سال 1403 خدمت همگی شما

راوی این روزهای خلیج تا ابد فارس هستم

امیرم ...

موضوع مقاله: امشب اهمیت نوشتن و بداهه گویی در عالم ادبیات و سفر به دنیای ایده آل احساسات هست

ما در پی آنچه که هست و آنچه که می خواهیم باشد در یک تناقض به سر می بریم

یعنی هر کلمه ای که آن را بیان می کنیم و یا بهتر است بگویم آن را به رشته تحریر در می آوریم قطعا تصویری را میسازیم

و با آن تصویر ایده آل دست به خلق یک اثر هنری برای دادن و یا القای نقش ها به انسان های درون زندگیمان می رسیم

ما با نوشتن و خلق آثار می توانیم یک فرد را به پذیرش برسانیم

یعنی مسائل و یا نوشته های روتین وار و به یکباره ای که ما را پرت در دنیای احساسات می کند

و عقل را برای لحظه ای در حالت استندبای قرار می دهد و به او مجال بیش اندیشی نمی دهد

یعنی در شطرنج زندگی که استارت آن با متولد شدن ما در این جهان بی کرانه می خورد ما به مرور زمان درس های بیشماری را در محیط پیرامون و علی الخصوص در خانواده و یا رفت و آمدهامان در خاطرمان نقش میگیرند که باعث سنجش و آفرینش روحمان می گردد

لا به لای کلمات به دنبال خود درونیمان هستیم

کسی که چیزهای زیادی را از یاد می برد و دوباره آن را انسان ها برایش از نو طراحی میکنند

یعنی توانمندی هایش/احساساتش را به بهترین نحو که از نجواهای زندگی دیگران است به خاطر می آورد

خود را از دل معنا بیرون می آورد و دید نوی خود را از نو پرورش می دهد

یعنی می پذیرد اگر احساسی دارد ترس از بیان نداشته باشد

بلکه دست خود را بگیرد و دلش را میان همه این ها قرار دهد 

او فقط خواستار و خواستگاه آرامش است

بدون وقفه صداها را می شنود

و دست به آفرینش می زند

آفرینش در دل احساسات پنهان است

و ما باید به اهمیت چیزهایی برسیم که در دلمان از روزهای عشق شروع شد

در عالم بداهیات دست به خلق یک آثار بزنیم 

در ارتباطاتی که شبانه ها ما را پرت در پرتوی بی کرانه ها می کند

احساسات همینقدر می تواند زیبایی آفرین باشد به شرطی که آن را زیبا نگاه کنیم

گاه باید به زندگی اینگونه نگاه کنیم

یعنی اگر من در قالب یک نویسنده می توانم به قضایا نگاه کنم باید در دل انسان ها به اهمیت احساسات برسم

به این برسم که کلمات وزن آفرینش دارند

دارای حسی تازه است

پس اگر از این زاویه دید به قضایا نگاه میکنم باید در ابتدا مهر پذیر باشم

در میان واژه ها باید بتوانم فارغ از کینه باشم

عمیق تر به قضایا نگاه کنم

و باز هم به سفر در عالم هستی برسم و آن زمان دیگر تعلق در مکانی خاص نداشته نباشم

و هر موقع که میشود انتظار و این آمد و شد ها را پایان داد ...

باز هم میگویم عالم بداهیات و احساسات در اکثر اوقات برنده خواهد بود

اگر ما به درستی بتوانیم آن را اجرا کنیم

آن را در جای صحیح خرج کنیم

پس اول بنویسید

حتی برای روزی یک کلمه

سپس معجزات و دیگر کلمات چینش زیبای خود را درون قلب ها بیدار می کند و شما زیبا تر و بیشتر می توانید اثر بخش باشید .

امیدوارم نگاه خدا مهمان قلب های بی قرارتان باشد .

بامداد زمستانی شما بخیر ...