حسن طاهری
دانشجوی نمونه کشور در سال ۱۴۰۱، کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه علامه طباطبائی تهران
3 یادداشت منتشر شدهروان شناسی «پساکرونا»؛ از یادگیری رفتاری تا تعمیم ذهنی ترس
روان شناسی «پساکرونا»؛ از یادگیری رفتاری تا تعمیم ذهنی ترس
بررسی مطالب رسانه ها و توصیه های کارشناسان در این چند ماه نشان می دهد بسیاری از روانشناسان و متخصصان علوم اعصاب از آسیب های گسترده روانشناختی همه گیری کرونا گفته اند؛ چه برای مبتلایان به کووید-۱۹ و سویه های مختلف آن و چه برای بخش زبادی از جامعه که با قرنطینه های طولانی، دورکاری و کاهش مراودات اجتماعی مواجه بوده و درگیر آسیب های روان شده اند؛ از وسواس و افسردگی تا پرخاش و خشونت خانگی و …
در این میان آنچه کمتر مورد توجه قرار گرفته، آینده نزدیک پس از کروناست؛ از زمان کشف و شروع واکسیناسیون، چشم اندازهای مثبت اجتماعی درباره عصر پساکرونا پدید آمده و بسیاری از کشورها خود را برای بازگشت به زندگی عادی آماده می کنند.
در کشور ما نیز در چند ماه آینده اکثریت جامعه هدف و جمعیت بزرگسال واکسینه خواهند شد و آنچه رخ خواهد نمود، ویژگی ها و شرابط زیست روانی پس از کروناست.
موارد زیر، حاصل گفت وگوی سه کارشناس روانشناسی است که جمع بندی آن به صورت خلاصه تدوین شده است:
۱. تعمیم تجربه کرونا
واقعیت این است که کرونا و پیامدهایش چنان غیرمنتظره و ناگهانی بود که همه جوامع را دچار شوک کرد؛ این تجربه به راحتی از خاطره جمعی و فردی انسان ها پاک نخواهد شد و به احتمال زیاد تا مدت ها محل رجوع و تعمیم خواهد بود … تلخی و سختی ماه ها زندگی با کرونا باعث خواهد شد تا مدت ها هرگونه شایعه ای از ورود یک بیماری ناشناخته دیگر، به راحتی پذیرفته و حتی گسترش یاید … ترس از ورود ویروس ناشناخته دیگر تا مدت ها در روان فردی و جمعی انسان ها باقی خواهد ماند و آثار مخربی خواهد داشت.
۲. گسترش احساس ناامنی روانی
اگر تا پیش از کرونا شوک های روان و نا امنی های روانی، محدود به بلایا و حوادث طبیعی و غیره منتظره بود، از این پس همه گیری جهانی یک بیماری را هم باید به آن افزود؛ زازله، سیل، طوفان و حوادثی همچون موج های گرما و سرما و یا شوک های اقتصادی- معیشتی در جوامع انسانی تا کنون بی سابقه نبوده است.آنچه به این دامنه افزوده شده، شوک عظیم کرونا و پیامدهای ناشناخته آن بود که لاقل در چند دهه اخیر کمتر سابقه داشته است.به نظر می رسد تا اطلاع بعدی، با اعلام هر خبر درست یا نادرست درباره بیماری های نوپدید، ناامنی روانی مردم بیشتر شده و پیامدهای رفتاری آن مشاهده خواهد شد.
۳. یادگیری رفتاری کودکان
در این چند ماه، بسیاری از خانواده ها مشغول رعایت شیوه نامه های بهداشتی از جمله ضدعفونی و شست وشوهای مکرر بوده اند؛ رفتارهای پرتکرار ترس از تماس با افراد و مواد ورودی به خانه و اجتناب از مواجهه طبیعی با دنیای بیرون، ماه هاست که از سوی کودکان و نوجوانان مشاهده شده است.از انجا که بسیاری از رفتارهای تثبیت شده، از طریق «مشاهده و تکرار» شکل می گیرد، می توان انتظار داشت بخش بزرگی از رده های سنی زیر ۱۸ سال تا مدت ها گرفتار رفتارهای اجتنابی و پاکیزه سازی های وسواسی خواهند بود.تماشای روزانه ترس از آلودگی و سرایت ویروس ممکن است جمعیت جوان و نوجوان دچار اضطراب و وسواس را به طرزی بی سابقه گسترش داده و نیازمند بازآموزی های ملی و منطقه ای باشد.خردسالانی که روزانه بارها و بارها خود و دیگران را مشغول ضدعفونی و اجتناب از تعامل با غریبه ها بوده اند، به این راحتی از رفتار آموخته شده، رها نخواهند شد.
۴. مشکل بازگشت به مدرسه و دانشگاه
ماه ها آموزش غیرحضوری و آنلاین در جامعه ما، باعث شکل گیری عادت مطالعه و آموزش اینترنتی و فردی شده و شرایط را برای حضور در مکان های جمعی و تعاملات رو در رو دشوار کرده است.آموزش در خانه باعث تنبلی و کم تحرکی میلیون ها دانش آموز و دانشجو شده و بی میلی آنها به اجبار حضور در کلاس های فیزیکی درس را در پی خواهد داشت. آنچه مهم است، تغییر آرام و تدریجی این عادت و کاستن از بار آسیب زای هرگونه اجبار و شکستن مقاومت است. یک گزینه پیش رو می تواند، بازگشایی تدریجی محیط های آموزشی و انتخابی بودن برخی آموزش های حضوری و غیرمجازی باشد.
۵. جبران آسیب های پرورشی و رفتاری
کارکردهای مهم و حیاتی مهد کودک، مدرسه و دانشگاه محدود به جنبه های آموزشی آن نیست؛ به تائید بیشتر کارشناسان و صاحبنظران، جنبه های تربیتی، پرورشی و رفتاری حضور در جمع همسالان و الگوپذیری و جامعه پذیری، بسیار مهمتر و حیاتی تر از آموختن علوم و دانش های معمول است. در واقع اهمیت مدرسه و دانشگاه بیشتر از آنکه مربوط به جنبه های سوادآموزی و دانش افزایی آن باشد، معطوف است به رشد ارتباطات میان فردی، ایجاد و گسترش دوستی با همسالان، آموزش مهارت های اجتماعی و… .با تعطیلی چند ماهه مراکز آموزشی، بخشی از این کارکردها دچار عقب ماندگی شده که نیازمند جبران و ترمیم است. دوری از جمع و خزیدن در پیله های تنهایی میلیون ها دانش آموز و دانشجو باید هرچه سریعتر پایان یاید تا کشور دچار پیامدهای اجتماعی گسترده آن نشود.
همانند کودکان و نوجوانان، بخشی از بزرگسالان نیز در ماه های اخیر به اجبار یا انتخاب، گزینه دورکاری و عدم حضور فیزیکی در محیط های کار را تجربه کرده اند؛ اگرچه فوایدی برای این روش شغلی متصور است مانند صرفه جویی در هزینه های حمل ونقل و کاستن از اتلاف وقت های حضور در محل کار، اما غفلت از زیان های آن، عواقب منفی گسترده ای به دنبال خواهد داشت که کاهش تعامل با جامعه و همکاران و گسترش تنهایی و انزوا، فقط یکی از عواقب نامطلوب دورکاری و مجازی سازی امور است.حضور طولانی مدت در محیط خانه و مشاجره های احتمالی با اعضای خانواده، جنبه دیگر آسیب های این نوع اشتغال است که قابل چشم پوشی نیست.
اگرچه برخی شرکت ها و اداره ها با تجربه دورکاری چند ماهه، ممکن است از این پس شماری از خدمات خود را با این روش ارائه دهند، اما لازم است آموزش های رفتاری و روان شناسی لازم را برای کارکنان خود در نظر بگیرند و حتی الامکان از پیامدهای منفی آن بکاهند.
«ترس از تنهایی»، «گسترش انزوا»، «اضطراب اجتماعی»، «پرخاشگری های جدید» و تنش های نوظهور و نیز «آسیب به همبستگی اجتماعی» از دیگر موارد مهم و پیامدهای ناخواسته کروناست که لازم است بر موارد بالا افزود. دنیای پساکرونا دشواری ها و جنبه های جدیدی دارد که از اکنون لازم است برای مواجهه با آن آماده شد. در نوشتار دیگری، پیشنهادهایی برای جبران این آسیب.ها ارائه خواهد شد.
مترجم: حسن طاهری