نقش تفکر ارجاعی و سندرم شناختی توجهی در پیش بینی افسردگی دانشجویان

زمینه  و هدف: افسردگی از مشکلات شایع در بین جوانان است که می تواند سلامت روانی آن ها را تحت تاثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش تفکر ارجاعی و سندرم شناختی ­توجهی در پیش ­بینی افسردگی دانشجویان بود. مواد و روش­ها: پژوهش حاضر از لحاظ هدف جزء پژوهش­ های کاربردی و از لحاظ روش از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل دانشگاه­ محقق اردبیلی در سال تحصیلی۱۴۰۱-۱۴۰۰ بود. نمون ه­ی پژوهش شامل ۲۷۸ نفر بود که به روش نمونه­ گیری خوشه ­ای انتخاب شدند. ابزارهای این پژوهش شامل پرسشنامه تفکر ارجاعی اهرینگ (۲۰۱۰)، پرسشنامه سندرم شناختی ­توجهی ولز (۲۰۰۹) پرسشنامه افسردگی بک، ویرایش دوم (۱۹۹۶)  بود. تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از اجرای پرسشنامه ­ها از طریق نرم افزار SPSS-۲۳ و از طریق روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام پذیرفت. یافته­ها: نتایج پژوهش نشان داد که بین تفکر ارجاعی با افسردگی (۰/۰۰۱>P) و بین سندرم شناختی­ توجهی با افسردگی (۰/۰۰۱>P) در دانشجویان ارتباط مثبت معنادار وجود دارد. همچنین تفکر ارجاعی و سندرم شناختی­ توجهی ، افسردگی را در دانشجویان به صورت مثبت معنادار(۰/۰۰۱>P) پیش ­بینی می­کنند. نتیجه­گیری: این پژوهش نشان دهنده ی اهمیت پیش­ بینی کنندگی تفکر ارجاعی و سندرم شناختی ­توجهی در جهت جلوگیری از ایجاد افسردگی است. لذا اصلاح تفکر ارجاعی و حذف سندرم شناختی­ توجهی، می­تواند گامی در راستای رهایی از افسردگی باشد.

کلیدواژه ها:

perseverative thinking ، cognitive-attentional syndrome ، depression ، students. ، تفکر ارجاعی ، سندرم شناختی- توجهی ، افسردگی ، دانشجویان