تفاوت در اسیر و آزاد بودن

1 مرداد 1403 - خواندن 2 دقیقه - 97 بازدید



[شمس الدین محمد تبریزی] (1)

چنان که آن شخص را عسسان گرفتند، گفت آه اگر بزنند من طاقت ندارم و اگر چیزیم بستانند، بتر. اگر یک درم از درویش بستانند، چنان است که او را کشته اند. گفت که من شما را دلالت کنم در مجلسی که پنجاه کس نشسته اند از آن ها که شما می طلبید، یعنی متهمان.

گفتند راست می گوید، ما را از این درویش چه آید؟ بیا بنما کجا اند؟

تا کنون، یسیر ایشان بود، این ساعت ایشان یسیر او شدند و حریف و یارکان شدند. ایشان را آورد به در. گفت: شما اینجا بنشینید، تا من بروم ایشان را ببینم. اما هیچ سخن مگویید. ایشان در گمان افتادند که اگر سخن نمی باید گفتن، پس چرا او می گوید؟

فی الجمله دروازه را بست و بر بام آمد و نشست، دید که هیچ نمی روند، گفت: ایشان را نیافتم. گفتند: ای عیار، کردی آن چه کردی، ما هم بکنیم آن چه توانیم. گفت: سر در دیوار زنید، من به خانه ی خود رسیدم، خواهید این سو روید، خواهید آن سو.

***

[یزدانپناه عسکری]

مهم تفاوت رتبه ی دو نفر با شان و مقام آن دو نیست. چیزی که تفاوت را در اسیر و آزاد بودن ایجاب می کند طمع است. زندانبان اگر به منافعی از زندانی طمع داشته باشد اسیر اوست. اگر زندانی در زندانبان خود طمع ایجاد کند، زندانبان می شود اسیر زندانی.

_______

1 - مقالات شمس تبریزی ، شمس الدین محمد تبریزی ، تصحیح و تعلیق محمد علی موحد- تهران انتشارات خوارزمی 1369 ص 141 و 142