پاسداشت زبان فارسی به مثابه پاسداشت هویت ملی و فرهنگی ایرانیان

21 آذر 1401 - خواندن 4 دقیقه - 493 بازدید
بسی رنج بردم در این سال سی - عجم زنده کردم بدین پارسی


زبان فارسی میراث گران بهای نیاکان ماست که بخشی بزرگ از هویت و شخصیت ملی مان بدان بازشناخته می شود. ایرانیان جدا از پیوندشان به گروه، طایفه، قومیت یا آیینی خاص، شیفته و دلبسته این یادگار کهن پیشینیان خویشند و بدان می بالند. به همین روی پس از اسلام آوردنشان نیز بر خلاف برخی از مردمان مسلمان دارای تمدن نه تنها زبان فارسی را به فراموشی نسپرده اند، بلکه از این زبان پاسداری کرده و حتی آن را در راه گسترش دین نوین خود به کار بسته اند؛ چنانکه باید گفت، اکنون بسیاری از مردم شبه قاره، آسیای میانه و همچنین بخش هایی از شرق آسیا و اروپا اسلام آوردنشان را وامدار ایرانیان و زبان فارسی هستند. بنابراین بی هیچ تردید و واهمه ای می توان گفت که خدمات بی نظیر فکری اندیشمندان ایرانی به دنیای اسلام و جایگاه رفیع عرفان اسلامی در ادبیات پرمایه فارسی آن را به زبان دوم جهان اسلام تبدیل کرده و گنجینه های علمی، دینی و عرفانی فراوانی را برای مسلمانان به ارمغان آورده است.

زبان فارسی افزون بر آنکه گنجینه گران بهای ملی و مذهبی ماست و زیباترین مفاهیم و تعابیر عرفان اسلامی در خود بازتاب می دهد، سرشار از هنرنمایی های ایرانیان است که در قالب شعر و نثر نمود یافته و جهانیان را به تحسین واداشته است؛ چنانکه شکوه حماسه سرایی فردوسی، پرسش های حکیمانه خیام، وسعت اندیشه مولوی، معنی پردازی و مردم شناسی سعدی، اعجاز زبانی و بیانی، و عظمت فکری و روامداری حافظ رشک شاعران دیگر مردمان گیتی را برانگیخته است و شماری از نمایندگان فرهنگی، ادبی و هنری ایرانیان، منبع الهام برخی از نام آورترین شاعران جهان شده اند.




همین جایگاه ارجمند و رشک برانگیز نمایندگان فکری و فرهنگی ایرانیان در میدان اندیشه و فرهنگ جهان، در سال های اخیر برخی از کشورها و حکومت های دنیا را بر آن داشته است تا این اندیشه ورزان و نام آوران ادب و هنر ایرانی را در شمار نمایندگان فکری و فرهنگی خود جای دهند و به نام خود مصادره کنند، دریغ از نامهربانی ها و غفلت سیاست گذاران و برنامه ریزان و مدیران فرهنگی ما!


افزون بر اینها زبان فارسی یکی از استوارترین بنیادهای وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور ماست. در میان اقوام گوناگون ایرانی که هر یک به زبانی و گویشی سخن می گویند، تنها این زبان، زبان همدلی و یگانگی، و زبان گفت و شنود ملی است. این همدلی، یگانگی و گفت و شنود ملی در هر برهه و موقعیتی حیاتی است، ولی در موقعیت های پرخطر برای وحدت ملی و تمامیت ارضی کشور حیاتی تر است. شاید ما اکنون در چنین موقعیتی باشیم. در چنین موقعیتی هیچ چیز نمی تواند جای زبان مشترک ملی یعنی زبان فارسی را بگیرد و به اندازه آن به همدلی و هم افزایی اقوام ایرانی کمک کند.


کوتاه سخن اینکه، زبان فارسی نزد ایرانیان جایگاهی بس ارجمند و مقدس دارد؛ از آن رو که آنان را به گذشته تاریخی و ملی شان پیوند می دهد، پیوستگی آنها را با دلبستگی های دینی و مذهبی شان حفظ می کند، بازتاب دهنده ذوق سرشارشان در آثار ادبی و هنری است، و سرانجام عامل ایجاد وحدت ملی و همبستگی در برابر دشمن مشترک است، قدر این میراث ارجمند و آیینه تمام نمای هویت ملی و فرهنگ ایرانی و نیز عامل همدلی و همبستگی قومی را بدانیم!