راهکارهای توانمندسازی جامعه دیجیتال

1 مهر 1404 - خواندن 6 دقیقه - 25 بازدید

راهکارهای توانمندسازی جامعه دیجیتال

شناخت چالش های زیست دیجیتال تنها گام نخست برای رسیدن به زندگی باکیفیت در عصر فناوری است.
گام بعدی و مهم تر، یافتن راه هایی برای توانمندسازی کاربران و جامعه در برابر این چالش هاست. فضای دیجیتال همچون رودخانه ای پرقدرت است که نمی توان جلوی حرکت آن را گرفت.

تنها کاری که می توان انجام داد این است که مسیر آن را به سمت درست هدایت کرد و مهارت شنا کردن در این رودخانه را به همگان آموخت. توانمندسازی جامعه دیجیتال به معنای آن است که افراد تنها مصرف کننده منفعل محتوا نباشند، بلکه بتوانند از فرصت های موجود برای رشد فردی و اجتماعی بهره مند شوند.

یکی از اساسی ترین راهکارها، تقویت سواد دیجیتال است.
به گ
زارش میگنا سواد دیجیتال صرفا توانایی کار کردن با ابزارهایی مانند رایانه و تلفن همراه نیست، بلکه مجموعه ای از مهارت ها و نگرش ها را شامل می شود. فردی که از سواد دیجیتال برخوردار است می تواند اطلاعات معتبر را از اخبار جعلی تشخیص دهد، زمان حضور خود در شبکه های اجتماعی را مدیریت کند، به حریم خصوصی و امنیت شخصی خود توجه داشته باشد و از حقوق و مسئولیت های شهروندی دیجیتال آگاه باشد.

آموزش این مهارت ها باید از سنین پایین آغاز شود و در تمام مقاطع تحصیلی و حتی در محیط های کاری ادامه پیدا کند. مدارس، دانشگاه ها و مراکز آموزشی می توانند با طراحی برنامه های منظم در این حوزه، نسلی آگاه تر و مسئول تر تربیت کنند.

دولت ها نیز
نقشی کلیدی در توانمندسازی جامعه دیجیتال دارند. وظیفه اصلی دولت در این زمینه نه کنترل و محدودیت، بلکه تسهیل گری و آموزش است.

سیاست گذاری های هوشمندانه باید به جای محدودسازی دسترسی، بر ارتقای آگاهی عمومی و ایجاد بسترهای امن تمرکز داشته باشند. دولت می تواند با سرمایه گذاری در زیرساخت های ارتباطی، تضمین امنیت سایبری و حمایت از برنامه های آموزشی، مسیر رشد سالم زیست دیجیتال را هموار کند.

در عین حال، قوانین باید به گونه ای تدوین شوند که حقوق کاربران حفظ شود و از سوءاستفاده های احتمالی جلوگیری گردد.
بخش خصوصی و شرکت های فناوری نیز در این میان مسئولیت بزرگی بر عهده دارند. بسیاری از چالش های زیست دیجیتال از الگوریتم ها و طراحی پلتفرم های آنلاین ناشی می شود. وقتی یک پلتفرم تنها به دنبال افزایش زمان حضور کاربران باشد، سلامت روانی آن ها را فدای منافع اقتصادی می کند.

اما اگر شرکت ها مسئولیت اجتماعی خود را جدی بگیرند و طراحی پلتفرم ها را بر اساس اصول اخلاقی و سلامت کاربران پیش ببرند، بخش زیادی از آسیب ها کاهش می یابد. برای نمونه، ایجاد ابزارهای مدیریت زمان، هشدار درباره استفاده بیش از حد، شفاف سازی درباره استفاده از داده ها و تقویت بخش های آموزشی می تواند گامی موثر در این مسیر باشد.

در کنار دولت و بخش خصوصی، نقش نهادهای مدنی و سازمان های مردم نهاد نیز بسیار مهم است. این نهادها می توانند به عنوان واسطه ای میان مردم و حاکمیت عمل کنند و در زمینه آموزش، آگاهی بخشی و فرهنگ سازی نقش پررنگی داشته باشند.

تجربه جهانی نشان داده است که سازمان های مردم نهاد در حوزه هایی مانند آموزش سواد رسانه ای، مبارزه با اخبار جعلی و حمایت از قربانیان خشونت آنلاین بسیار موثر بوده اند. در ایران نیز ظرفیت های فراوانی برای فعالیت چنین نهادهایی وجود دارد که اگر به درستی حمایت شوند، می توانند بخش بزرگی از جامعه را در مسیر زیست دیجیتال توانمند کنند.

توانمندسازی جامعه دیجیتال همچنین نیازمند توجه جدی به سلامت روان است. بسیاری از مشکلاتی که کاربران در فضای مجازی تجربه می کنند، ریشه در فشار روانی و اضطراب دارد. به همین دلیل، لازم است برنامه های حمایتی و مشاوره ای در دسترس عموم قرار گیرد.
مدارس می توانند مشاوره های روانی مرتبط با استفاده از فضای مجازی را به دانش آموزان ارائه دهند، دانشگاه ها می توانند کارگاه های مدیریت استرس دیجیتال برگزار کنند و رسانه ها می توانند محتوای آموزشی در زمینه سلامت روان دیجیتال منتشر کنند.
اگر سلامت روانی کاربران تامین شود، آن ها بهتر می توانند از فرصت های فضای مجازی بهره مند شوند و در برابر آسیب ها مقاومت نشان دهند.
یکی دیگر از راهکارهای مهم، پرورش تفکر انتقادی در جامعه است. تفکر انتقادی به معنای آن است که فرد در مواجهه با هر پیام یا محتوایی در فضای مجازی، آن را بی چون وچرا نپذیرد، بلکه پرسشگر باشد و منبع و اعتبار آن را بررسی کند.
این مهارت به کاربران کمک می کند تا در برابر اخبار جعلی، تبلیغات گمراه کننده و اطلاعات دستکاری شده مقاوم باشند. پرورش تفکر انتقادی نیازمند آموزش مداوم و تمرین است و می تواند در قالب برنامه های آموزشی رسمی و غیررسمی ترویج شود.


توجه به عدالت دیجیتال نیز از ارکان توانمندسازی جامعه است.
دسترسی برابر به اینترنت و ابزارهای دیجیتال ب
رای همه اقشار جامعه، به ویژه در مناطق محروم، یکی از پیش شرط های مهم در این زمینه است. اگر بخش هایی از جامعه به دلیل مشکلات اقتصادی یا نبود زیرساخت ها از دسترسی به اینترنت محروم باشند، شکاف دیجیتال روزبه روز بیشتر می شود و این امر خود به نابرابری های اجتماعی دامن می زند.

بنابراین سیاست گذاران باید به گونه ای عمل کنند که همه افراد، صرف نظر از موقعیت جغرافیایی یا وضعیت مالی، امکان حضور در زیست دیجیتال را داشته باشند.

در کنار همه این راهکارها، فرهنگ سازی نقش کلیدی دارد. فرهنگ استفاده درست از فضای مجازی باید در سطح خانواده، مدرسه و جامعه تقویت شود. خانواده ها می توانند با ایجاد تعادل میان زمان آنلاین و آفلاین، الگوی مناسبی برای فرزندان خود باشند.

مدارس می توانند با برگزاری کارگاه ها و فعالیت های عملی، مهارت های دیجیتال را به شکلی کاربردی آموزش دهند. رسانه ها نیز می توانند با تولید محتوای جذاب و آگاهی بخش، به تغییر نگرش عمومی کمک کنند.

توانمندسازی جامعه دیجیتال فرآیندی یک باره و کوتاه مدت نیست.

این مسیر نیازمند برنامه ریزی بلندمدت، همکاری میان دولت، بخش خصوصی، نهادهای مدنی و خود کاربران است. تنها با مشارکت همه جانبه می توان فضایی ایجاد کرد که در آن افراد نه اسیر تهدیدهای فضای مجازی شوند و نه از فرصت های آن محروم بمانند.
دکتر علیرضا صارمی مترجم کتاب مزایای تاب آوری ومدرس دانشگاه در خاتمه آورده است آینده جامعه دیجیتال به انتخاب های امروز ما بستگی دارد؛ انتخاب میان مصرف گرایی و کنشگری، میان غفلت و آگاهی، میان تهدید و فرصت. اگر توانمندسازی به طور جدی دنبال شود، فضای دیجیتال می تواند بستری برای رشد، همبستگی اجتماعی و ارتقای کیفیت زندگی باشد.