حال خوب
دوست دارم این فصل را به این سوال شروع کنم، چه مقدار پول زندگی شما را تامین می کند که به هرچه در ذهنتان فکر می کنید برسید؟ برای مثال ۱۰۰ میلیارد تومان.
آیا حاضرید امشب به شما ۱۰۰ میلیارد تومان داده شود ولی فردا صبح از خواب بیدار نشوید و بمیرید؟ قطعا جواب شما هم مانند من نه هست پس ارزش بیدار شدن دوباره شما از ۱۰۰ میلیارد تومان بیشتر است.
یا برعکس فرض کنید شما یک میلیاردر هستید و قرار است امروز دنیا را ترک کنید و بمیرید، در صورت دادن تمام دار و ندار زندگیتان مرگ شما عقب خواهد افتاد، آیا این کار را خواهید کرد؟ جواب اکثر ما بله هست و سعی می کنیم زمان عقب افتاده مرگ خود را تا می توانیم خوش بگذرانیم و یا طبق عقاید خود به کار های خوب مشغول شویم.
ببینید دیدگاه ما به نسبت مسائل باعث حالت روحی ما می شود، برای همین است ما با شرایط یکسان، زندگی ها، خوشی و ناراحتی های متفاوتی داریم و حتی گاهی انسان هایی به مراتب ضعیف تر از ما از نظر های مختلف را می بینیم که از ما بسیار خوشحال تر هستند، به دوستی گفتم تفاوت آن شخصی که دارد با ماهی ۱۰ میلیون تومان خوشحال زندگی می کند با کسی که دارد با همان ماهی ۱۰ میلیون تومان با سختی زندگی می کند چیست؟ گفت تفاوت در چشمانت است، گفتم یعنی چی؟ گفت نمی دانم من هم این را شنیدم بازگو کردم، با خودم یک لحظه فکر کردم و دیدم دقیقا درست می گفت و منظور از تفاوت در چشمات است همان تفاوت در دیدگاه آدم بود.
بخش دوم
- توی ذهنت از خودت یک پادشاه نساز
بیشتر مشکلات، خراب کاری ها و اشتباهات انسانی را کسانی به بار آورده اند که ادعا داشته اند چیزی را کاملا می دانند و به هیچ وجه نیازی به راهنمایی دیگران ندارند.
از قدیم گفته اند که انسان مثل آب روان است و وقتی در حال حرکت نباشد خواهد گندید، ما زنده ایم، زندگی می کنیم، با اطرافیان و محیط پیرامون در ارتباط هستیم پس وظیفه ماست که همواره در حال ارتقا باشیم، ارتقا رفتار، گفتار و... و این با نقش بازی کردن حاصل نخواهد شد و نیازمند خواندن، دیدن، تجربه و تجزیه و تحلیل است.
انتظارات ما از خودمان زمانی که بیش از توان ما باشد یکی دیگر از دلایلی است که ما را از خوشحالی دور می کند. ما باید خودمان، ظرفیت و توانایی هایمان را بشناسیم و طبق آن ها تصمیم گیری و برنامه ریزی کنیم، برای مثال من وقتی حقوق ماهیانه ام در حد یک خودروی اقتصادی است نمی توانم به خودروی سوپر اسپورت فکر کنم، می توانم برنامه ریزی بلند مدتی متناسب با حقوق خود برای خرید آن داشته باشم ولی اگر بخواهم آن را سریعا به دست بیاورم به دلیل ناتوانی من، لذت داشتن ماشین کنونی خود را هم درک نخواهم کرد یا مجبور به قرض و وام و... خواهم شد که قسط های آن نیز خوشی های چند سال بعد من را تحت تاثیر قرار خواهد داد، پس در ابتدا باید حد و توانایی خود را بسنجیم و طبق آن برنامه ریزی کنیم و قدم برداریم تا لذت های کوچک و بزرگ زندگی ما تحت تاثیر قرار نگیرند.