تشخیص بیماری ها در طب کهن ایران
محل انتشار: اولین کنگره ملی علوم آزمایشگاهی دامپزشکی
سال انتشار: 1388
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 1,986
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
VETLAB01_001
تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398
چکیده مقاله:
پزشکان در بیمارستان یا مطب با گرفتن نبض، مشاهده و آزمایش ادرار احیاناو مدفوع، دیدن زبان و رنگ رخسار، پرسیدن حال مریض از خود وی یا اطرافیان و در صورت لزوم لمس نواحی مختلف بدن او، بیماری را تشخیص داده و به درمان می پرداختند.در مورد دامپزشکی، ظواهر حیوان و آزمایش ادرار و مدفوع اهمیت خاصی داشت. در اینجا بیشتر به نبض و آزمایش ادرار می پردازیم.گرفتن نبض نبض یا جنبیدن رگ، انقباض و انبساط متناوب جدار سرخرگ است که در نتیجه تغییر حجم خون قلب در جریان فعالیت این عضو حاصل می شود. در وقت انقباض قلب، سرخرگ ها خون زیادتری را دریافت، و اتساع پیدا می کنند. نبض، تپشی است که در سرخرگ ها بر اثر جنبش سیستولی1 قلب حاصل می شود و آن را در نقاط مختلف بدن به ویژه در ناحیه مچ دست می توان درک کرد.2پزشکمعمولا دست بیمار را با دو انگشت می گرفت، با لمس شریان، نبض را حس می کرد و به وضعیت تپش قلب پی می برد و در عین حال با توجه به سایر نشانی ها بیماری را تشخیص می داد.پزشکان بزرگ ایران و جهان اسلام به نبض و حرکات آن اهمیت فراوان داده ودر مورد آن نکات زیادی را ذکر کرده اند. ابوعلی سینا در کلیات قانون، نبض را مورد دقت قرار داده و انواع و حالت های آن را یادآور شده است:نبض هماهنگ و مختلف، نبض طبیعی، عوامل موثر بر نبض، عوامل ماسکه(نگاه دارنده، بازدارنده) و شرح آنها، نبض جنس نر و ماده در مراحل زندگی، نبض مزاج ها، نبض در فصل های سال، نبض در مناطق مسکونی، اثر غذا و آشامیدنی ها بر نبض، تاثیر ورزش و شست و شوی بدن بر نبض، نبض زنان باردار، نبض درد مندان، نبض در حالات مختلف روانی و تغییر نبض بر اثر حالات غیر طبیعی.3شیخ الرئیس ابوعلی سینا، رساله ای کوچک و پر محتوا به نام نبضیه: علم النبض به زبان پارسی نوشته که تنها رساله پزشکی وی به این زبان است. این رساله در 1317 ش. توسط شادروان سید محمد مشکوه تهذیب شده و تحت عنوان رگ شناسی به چاپ رسیده است. در این رساله انواع حالت های مختلف نبض مورد بحث قرار گرفته است:اندر گون ها از نبض مرکب که نام خاص دارد: نبض مرکب آن نبض را خوانند که حکمش از دو سه حال وی گیرند... و ازین جمله نبض آهوی است که بتازی غزالی خوانند که اندر یک جزو گران می آید، آنگاه بیک بار تیز شود.و موجی است که جزوی بزرگ تر بود و جزوی خردتر چون موج ها با نرمی و سخت خرد نبود. و دودی است همچون موجی ولکن چون کرم. ونملی است، تفسیرش مورچگی بغایت خردی بود و بر صورت مورچه. واره گی است بتازی منشاری خوانند، همچنان بود که موجی ولکن صلب بود و کشنده و بیشتر آنگاه بود که اندر اندام عصبی آماس بود چون حجاب و سینه و موجی بیشتر آنگاه بود که آماس اندر عصب نبودو. دم موشی است
نویسندگان
حسن تاج بخش
استاد ممتاز دانشگاه تهران، عضو پیوسته فرهنگستان علوم