نگر شها و دیدگاه های مختلف آسیب پذیری مناطق در برابر مخاطرات طبیعی (زلزله)

سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 580

فایل این مقاله در 15 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

این مقاله در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

SDKP01_073

تاریخ نمایه سازی: 31 تیر 1398

چکیده مقاله:

بلایای طبیعی در طول تاریخ از جمله مسائل گریز ناپذیر زندگی بشر بوده اند و در جهان هر ازگاهی این بلایا در مقیاس های گوناگون رخ می دهد که علاوه بر مرگ و میر انسانها و ویرانی خانه ها، آواره شدن تعداد زیادی از افراد بشر را به همراه دارد. دراین میان زلزله جزء مخرب ترین بلایا در جهان و ایران به شمار می رود. زلزله بعنوان پدیده ای طبیعی، زمانی مخاطره آمیز و بحران آفرین است که جامعه واقع در معرض آن، نسبت به آن آسیب پذیر باشد. از این رو، تعیین کنندگی آسیب پذیری در شکل گیری بحران، فهم درست و همه جانبه ای را از آن ضروری می سازد. چراکه شناخت همه جانبه آسیب پذیری، مبنا و اساسی برای تدوین راه حل های صحیح، همه جانبه، یکپارچه و فراگیر کاهش آسیب پذیری و بحرانمی باشد و لذا از اهمیت راهبردی برخوردار می باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و مطالعه کتابخانه ای اسنادی، پاسخ به سوال ذیل را پی می گیرد: نگرش های مختلف به آسیب پذیری کدامند و کدام نگرش فهم و تبیین کامل تری را از آن ارائه می دهد نتایج نشان می دهد که سه نگرش عمده در مورد آسیب پذیری در برابر مخاطرات طبیعی شامل نگرش های فنی فیزیکی ، اجتماعی اقتصادی و ترکیبی وجود دارد، که از بین آنها، نگرش ترکیبی بعنوان سازشی از دو دیدگاه و نگرش قبلی و شامل نقاط قوت هر دوی آنها، و نیز حاوی پیشرفت های نظری و روش شناسی چشمگیر در فهم و تحلیل آسیب پذیری، شناخت و تبیین کامل تری را از آن ارائه می دهد. اما نگرش و عمل حاکم بر برنامه های توسعه نسبت به کاهش آسیب پذیری و بحران در برابر زلزله عمدتا مبتنی بر نگرش فنی فیزیکی می باشد، بطوریکه با تمرکز بر راه حل های فنی فیزیکی و مدیریتی، و محور قرار دادن مقاومت و محافظت ، فرماندهی و کنترل و آموزش و خودامدادی ،از ابعاد اجتماعی اقتصادی و سطوح مختلف آسیب پذیری افراد و گروه های مختلف اجتماعی بویژه قشر پایین و آسیب پذیر غفلت کرده و برنامه های کاهش آسیب پذیری را با برنامه ها و راه حل های اجتماعی و اقتصادی نظیر کاهش فقر، ارتقای سطح رفاه و دسترسی به منابع (شامل زمین و مسکن)، اشتغال و توزیع عادلانه درآمد و ثروت، و ... یکپارچه و همگام نکرده است.

نویسندگان

سمیه عظیمی

دانشجوی کارشناسی ارشد جغرافیاوبرنامه ریزی روستایی، دانشگاه رازی

محمد اکبرپور

استادیارگروه جغرافیا، دانشگاه رازی

آئیژ عزمی

استادیارگروه جغرافیا، دانشگاه رازی