ارتباط مفهوم عدالت و مقام خلیفه الهی انسان در اندیشه جلال الدین دوانی

سال انتشار: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: فارسی
مشاهده: 524

نسخه کامل این مقاله ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

ICJE01_036

تاریخ نمایه سازی: 26 تیر 1398

چکیده مقاله:

مقام خلافت الهی انسان به منزله عالی ترین درجات کمال نفس، از اساسی ترین مباحث در حوزه دین و عرفان است. جلال الدین دوانی(908 ه. ق)، از حکمای مکتب شیراز مبحث خلیفه الله بودن نفس انسان را در مباحث مربوط به اخلاق بیان کرده است. بر این اساس نفسی را خلیفه الله می داند که از بعد نظر و عمل، به نهایت کمال برسد. تا حدی که مخلق به اخلاق الله و تشبه به صفات خداوند پیدا کند. زیرا خلافت، همان قائم مقامی و جانشینی است و این امر حاصل نمی شود مگر آنکه خلیفه در همه شئون، حکایت گر و نمودار شخص جانشین باشد. با تعریفی که وی از عدالت به عنوان ملکه رعایت اعتدال در جمیع افعال دارد، می توان چنین نتیجه گرفت که مصداق خلیفه الله، فردی است که به ملکه عدالت رسیده است. چون نفس انسانی مرکب از امیال مختلف و گاها متضاد است و کشش به هر میلی متضمن دور شدن از امیال دیگر است، بنابراین کمال همه جانبه نفس انسان تنها در گرو اعتدال و توسط بین طرفین متقابل امیال است و این همان معنای عدالت است. دوانی، در بیان اختصاص مقام خلیفه اللهی به انسان نیز از مفهوم اعتدال استفاده کرده است. این که کمالات انسان بر خلاف سایر موجودات به یک مرتبه وجودی خاص منحصر نیست، موجب برتری و استحقاق وی برای داشتن چنین مقامی می گردد. انسان بر خلاف سایر موجودات با رعایت تعادل و اعتدال می تواند همه مراتب وجودی را درنوردد و کمالات هر مرتبه را دارا شود، بدون این که محدود و متوقف در هر مرتبه گردد. در صورتی که موجودات دیگر تنها منحصر در یک مرتبه بوده و به همین جهت فاقد کمالات مرتبه دیگر هستند که همین امر موجب ناقص بودن کمالات آنها می شود.

کلیدواژه ها:

جلال الدین دوانی ، خلیفه الله ، قوای نفس ، عدالت ، مقام معلوم نداشتن نفس

نویسندگان

الهه زارع

دانشجوی دکترای حکمت متعالیه دانشگاه فردوسی مشهد