هماهنگی معنای اولیه و ضمنی نماد با هویت برند، در راستای خلق لوگوی فرهنگ محور
محل انتشار: مبانی نظری هنرهای تجسمی، دوره: 3، شماره: 2
سال انتشار: 1397
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 638
فایل این مقاله در 14 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد
- صدور گواهی نمایه سازی
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_VISUA-3-2_007
تاریخ نمایه سازی: 19 خرداد 1398
چکیده مقاله:
یکی از راه کارها که منجر به متفاوت دیده شدن برندها در فضای تبلیغاتی معاصر می شود، استفاده از هویت های تصویری فرهنگی-قومی در لوگوی آن ها است و در جهت برآوری این امر استفاده از نمادها درخلق هویت بصری یک برند اهمیتی ویژه دارد. اما متاسفانه این گونه به نظر می آید که انتخاب نمادها توسط طراح گرافیک در مواردی به طور سلیقه ای و یا در حالت خوش بینانه ی آن، تنها با رویکردی فرمالیستی صورت می گیرد. پژوهش حاضر در راستای رفع این نقیصه به طرح راه کاری برای خلق لوگوی فرهنگ محور با استفاده از نمادهای فرهنگی-قومی می پردازد و به این سوال پاسخ می دهد، که چگونه می توان از نماد به درستی در جهت خلق لوگوی فرهنگ محور بهره برد این پژوهش از حیث هدف کاربردی بوده و با ماهیت توصیفی-تحلیلی به روش مطالعه موردی به بررسی و تحلیل نمونه های هدفمند بین المللی می پردازد. لازم به ذکر است که جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و از منابع دست اول صورت گرفته است. در نهایت به کمک مهندسی معکوس نمونه هایی که از نماد در طراحی لوگو در راستای منافع سازمانی بدون در نظر گرفتن دلالت های معنایی اولیه و ضمنی نماد استفاده کرده اند، این گونه حاصل شد که در اکثر موارد به معنای ضمنی نماد توجه بیشتری شده است؛ بنابراین جدا از خدشه به ارزش های فرهنگی، استفاده این چنین نامناسب از نمادها می تواند تاثیر منفی بر روی هویت و تصویر برند داشته باشد. در حالی که توجه یکسان به معناهای اولیه و ضمنی نماد و هماهنگ نمودن آن با هویت برند راه کاری مناسب در جهت خلق لوگوی فرهنگ محور است.
کلیدواژه ها:
نویسندگان
الهام الیاسی
دانشکده پژوهش های عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.
زاهد شفیعی
استادیار گروه مدیریت جهانگردی، دانشکده پژوهش های عالی هنر و کارآفرینی، دانشگاه هنر اصفهان، اصفهان، ایران.
کامران افشار مهاجر
دانشیار گروه ارتباط تصویری، دانشکده هنرهای تجسمی، دانشگاه هنر، تهران، ایران.
میراحمد امیرشاهی
دانشیار گروه مدیریت، دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه الزهرا، تهران، ایران.
مراجع و منابع این مقاله:
لیست زیر مراجع و منابع استفاده شده در این مقاله را نمایش می دهد. این مراجع به صورت کاملا ماشینی و بر اساس هوش مصنوعی استخراج شده اند و لذا ممکن است دارای اشکالاتی باشند که به مرور زمان دقت استخراج این محتوا افزایش می یابد. مراجعی که مقالات مربوط به آنها در سیویلیکا نمایه شده و پیدا شده اند، به خود مقاله لینک شده اند :