مطالعه تطبیقی واژه شب در شعر نیما یوشیج و ناز ک ملایکه

سال انتشار: 1389
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: فارسی
مشاهده: 416

فایل این مقاله در 22 صفحه با فرمت PDF قابل دریافت می باشد

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این مقاله:

شناسه ملی سند علمی:

JR_JCTK-2-3_008

تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397

چکیده مقاله:

کاربرد واژگان در شعر معاصر، هم در فارسی و هم در عربی، با آنچه در شعر قدیم رایج بوده، تفاوت بنیادی پیدا کرده است، واژه شب در شعر سنتی، غالیه در معنای حقیقی آن به کار می رفت، و بیشتر بیانگر حالات عاشقانه و عارفانه بود و شاعر، هرچند گاهی از دیر پایی آن نیز می نالید، اما معمولا از آن به نیکی یاد می کرد؛ اما معنای همین واژه در شعر معاصر، به کلی دگرگون شد و به ابزاری نمادین برای بیان دغدغه های درونی شاعر، و یا دردها و نا به سامانی های اجتماعی وی تبدیل شد. واژه شب در شعر نیمایوشیج، پدر شعر نو فارسی، هرچند در ابتدا مفهومی رومانتیک داشت، اما طولی نکشید که به شدت رنگ سیاسی و اجتماعی به خود گرفت و نماد جهل، استبداد و خفقان جامعه آن روز شد. بسامد فراوان کاربرد این واژه با این ویژگی در شعر نیما، بیانگر تعهد انسانی و اجتماعی او است که همواره خواب از چشم وی ربوده است. از سوی دیگر، همین واژه، نزد شاعر نوگرای عراقی، نازک ملایکه، کاربردی متفاوت به خود گرفت و به عنوان پناهگاهی امن برای روح حیران شاعر باقی ماند، به گونه ای که تا آخر عمر شاعر، رنگ و مفهوم فردی و رومانتیک خود را حفظ نمود.

نویسندگان

علی سلیمی

دانشیار دانشگاه رازی

مهدی مرآتی

کارشناس ارشد گروه عربی دانشگاه رازی